آب نیست، با آن بازی نکنید

  • تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
  • بازدید : ۸۶۷
صدای آب، نجوای زندگی است، موسیقی آرامش بخشی که سبزی و نشاط و شادابی را به خود جذب می‌کند، محال ‏است آب باشد و آبادانی به‌دنبالش نیاید، آب باشد و زندگی نباشد اما امروز ایران و استان فارس آب ندارد و این ‏جدی‌ترین خطر محسوب می‌شود.‏
اما هنوز عامه مردم و بسیاری از مسئولان این خطر را جدی نگرفته‌اند و همچنان آب‌پاشی‌های صبح‌گاهی و ‏استفاده از آب‌ به جای جارو، هرز رفتن آب از شبکه‌های توزیع و آبیاری همه وقت چمن!! ادامه دارد و هنوز ‏افراد پر مصرف و کسانیکه قدر آب را نمی‌دانند در پاسخ به هر تذکری می‌گویند؛ پولش را می‌دهیم، غافل از اینکه ‏آنان آبادانی فردا را با مخاطره مواجه می‌کنند.‏
سخت است تصور اینکه حتی یک ساعت بدون آب بتوان زندگی کرد، قطع جریان آب برای یک مدت کوتاه حتی ‏اگر با اعلام قبلی باشد، همه را دچار چالش و اضطراب می‌کند، خانواده‌ها تمام ظرف‌هایشان را پر از آب می‌کنند،‌ ‏مبادا با مشکل مواجه شوند.‏
اما همه ما در مقابل هشدارهای مکرر، بی‌توجه به اینکه آب نیست، منابع آب تحلیل رفته است و به واسطه این ‏تحلیل، زندگی و آینده تحت‌الشعاع قرار گرفته، بی‌تفاوت، همچنان با آب می‌خواهیم دیوارها و حیاط خانه را خنک ‏کنیم، ماشین بشوئیم و آب‌بازی کنیم!!‏
با نگاهی به آمارها و بررسی آنچه طی دو سه سال اخیر بسیار پررنگ و بی‌شمار توسط افراد مختلف، اعم از ‏مسئول و کارشناس، در قالب عدد و رقم و هشدار توسط رسانه‌ها به جامعه منعکس شده است، نشان می‌دهد که ‏چنین روزی چندان هم دور نیست، اگر نخواهیم باور کنیم که بحران بی‌آبی، موضوعی کاملا جدی بوده و حیات را ‏تهدید می‌کند.‏
حیات تنها منظور از زندگی انسان‌هایی که قادر به کوچ کردن هستند، نیست، منظور مرگ همه موجودات است، ‏گیاهان، جانوران و هر آنچه که نشان‌دهنده زندگی است،‌ بدون آب معنایی ندارد و نابود می‌شود.‏
به گفته صاحب‌نظران، یکی از استان‌های بحرانی در چالش بی‌آبی، فارس است، استانی پهناور که به واسطه نبود ‏مدیریت صحیح و پیگیری یک باور غلط، اکنون به چاله بحرانی فروافتاده و خروج از آن منوط به مشارکت همه ‏مردم است، مردمی که امروز باید نشان بدهند تا چه حد به موطن خود عشق و علاقه دارند.‏
یک بار دیگر خبرها را مرور کنید، افزایش تعداد دشت‌های بحرانی، افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی، ایجاد ‏فروچاله‌ها زیر سطحی، فرونشست زمین در بخش‌های مختلف، خشکیدن باغ‌ها، کوچ روستائیان، مرگ قنات‌ها، ‏رودها و تالاب‌ها و تغییراتی که در سطح وسیع در گونه‌های جانوری و گیاهی، آرام و خزنده پیش می‌رود و همه ‏و همه نشانه‌هایب جدی است از یک بحران!‏
اما این نکته که مسئولان همواره و بنا بر عادت دیرینه مسئولیت را به مردم محول کرده و آنان را در خط مقدم هر ‏چالشی قرار می‌دهند، این بار نیز محسوس است. در تبلیغات، در واکنش‌ها، در شعارهایی که هر بار در هر ‏برنامه و مراسمی می‌توان شنید، در اخبار و گزارش‌هایی که منتشر می‌شود،‌ مردم، کلمه‌ای است که از زبان ‏هیچکس نمی‌افتد، در هیچ گزارش و خبری کنار گذاشته نمی‌شود.‏
مدیران آب، مردم را مسئول می‌دانند، در کشاورزی مردم را به لزوم رعایت الگوها فرامی‌خوانند و .... مردم هم ‏باور کرده‌اند که همه مشکلات ناشی از عملکرد آنان است و اکنون باید عقوبت شوند.‏
حال، کمی به گذشته بازگردیم، در روزهای نه‌چندان دور، 15 سال قبل، تیترهای افتخار آمیز مدیران را مرور ‏کنیم، روزهایی که از کشت انواع محصولات کشاورزی در استانی نظیر فارس می‌گفتند و بر خود می‌بالیدند که در ‏تولید گندم، ذرت، برنج و هندوانه و هرآنچه آب بر محسوب می‌شود، مقام اول را کسب کرده‌ایم! هفده‌سال مستمر ‏عنوان اولی را در تولید محصولاتی کسب کردیم که شیره جان زمین را مکید، محصولاتی که زمین را از ‏حاصلخیزی انداخت و روزگارمان را با تهدید بی‌آبی مواجه کرد. کمی نزدیک‌تر، روزهایی که طرح انتقال آب‌های ‏زیرزمینی شهری نظیر شیراز با انجام زهکشی از ذهن مسئولان گذشت و با وجود مخالفت‌های بسیاری از ‏کارشناسان، از سوی آب منطقه‌ای فارس اجرایی شد.‏
زهکش‌ها ایجاد شدند و آب به دشت سروستان منتقل شد و مسئولان خوشحال به‌دنبال اجرای فاز دوم آن، برای خود ‏هورا کشیدند و مردم از زیر پای شیراز که خالی و خالی‌تر می‌شود، بی‌اطلاع، گام‌هایشان را هر روز محکم‌تر از ‏روز گذشته برای کسب روزی بر زمینی می‌گذارند که خداوند بی‌منت به آنان عطا فرموده است.‏
گذشته را ورق بزنیم و از مسئولان بخواهیم که پرونده‌های موجود در بایگانی‌هایشان را بر اساس آنچه مقام معظم ‏رهبری فرمود، شفاف و دقیق، به مردم اطلاع‌رسانی کنند، اینکه مجوز حفر چه تعداد چاه در چه نقاطی از استان ‏به چه کسانی اعطا شد، آنهم در چه مدت زمانی؟
مسئولان جهادکشاورزی و آب منطقه‌ای فارس که قاعدتا باید کارشناسانه تصمیم‌گیری می‌کردند، پاسخ دهند که ‏مجوزهای صادره برای حفر و تجهیز چاه‌ها از کجا صادر شد و فارس را به بهشت حفاران بدل کرد. بهشتی که ‏برای مردم استان، جهنمی داغ را وعده می‌دهد!!‏
مسئولان آب و فاضلاب هم باید به‌میدان پاسخگویی بیایند و آیا اینکه طی سال‌های اخیر حدود 30 درصد از کل آب ‏موجود در شبکه‌ها، هدر رفته و می‌رود، صحیح است؟ اینکه طی سال‌های گذشته تاکنون حتی یک سیستم تصفیه ‏مناسب فاضلاب که پساب آن کفاف آبیاری فضای سبز شهری را بدهد یا بتوان از آن در کشاورزی و صنعت ‏استفاده کرد، ایجاد نشده است؟ صحت دارد؟‏
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه فارس، محمدعلی قلندری، مدیرعامل آب و ‏فاضلاب استان فارس با تایید این نکته که به طور میانگین بیش از 26 درصد از کل آب موجود در شبکه‌های ‏استان فارس هدر می‌رود، از این مهم پرده برداشت که 2000 کیلومتر از شبکه‌های آب شرب استان نیازمند ‏اصلاح و تعویض است اما تنها در هر سال 150 کیلومتر شبکه اصلاح می‌شود.‏
با یک ضرب و تقسیم ساده پی خواهیم برد که برای تعویض کل شبکه معیوب، با این فرض که طی سال‌های آینده، ‏بر این میزان اضافه نشود، نیازمند بیش از 13 سال فرصت هستیم!!!‏
از طرفی موضوع هدرروی آب در بخش کشاورزی و کشت برنج، به‌عنوان یک محصول پرآب‌بر، در استان ‏فارس که بی‌آبی لب‌های آن را خشک کرده است، همچنان ادامه دارد و هنوز هم مشخص نیست متولی این امر ‏جهادکشاورزی است یا آب منطقه‌ای!! یا مردم!‏
اینکه عده‌ای در کامفیروز، مرودشت(کنار جاده شیراز اصفهان) در سپیدان و بسیاری از نقاط استان فارس با آب ‏چاه، برنج می‌کارند را همه مردم می‌دانند اما مسئولان!!!‏
به گفته مسئولان و کارشناسان، آخرین بقایای رودخانه‌های استان فارس هم یا خشک شده یا مسیر خشکیدن را با ‏عجله طی می‌کند، قره‌آقاج خشکیده و کر، کمترین میزان آب را طی 100 سال اخیر دارد! حال تلاش می‌کنیم تا ‏سدهای بزرگ‌تری را احداث کنیم و به‌دنبال تکمیل رودبار هستیم تا با استفاده از آب آن سه شهرستان فسا و داراب ‏و زرین‌دشت را آب بدهیم!! بی آنکه یادمان باشد سد درودزن اکنون کمترین میزان ذخیره را تجربه می‌کند، ‏ذخیره‌ای که حدود 90 درصد آن به کشاورزی و تنها 5 درصد آن به آب شرب اختصاص می‌یابد.‏
بنا بر تایید مسئولان بخش‌های مختلف، کشاورزی بیشتر از 90 درصد (بین 92 تا 94 درصد) کل مصارف آب در ‏استان فارس را شامل می‌شود و تنها 5 درصد کل آب، سهم شرب است، حال مدام از شهروندان می‌خواهیم که در ‏مصرف آب صرفه‌جویی کنند. اگرچه نمی‌توان کتمان کرد که مردم ایران، بدترین شیوه مصرف آب را دارند و ‏سرانه مصرف هر ایرانی به طور میانگین 250 لیتر در روز است.‏
به گفته محمدعلی قلندری، مدیرعامل آبفای استان فارس، استاندارد سرانه مصرف آب در سال‌های پرآبی، حداکثر ‏‏150 لیتر در شبانه روز، در سال‌های خشکسالی 110 لیتر و در زمان بی‌آبی(حال حاضر) بین 50 تا 70 لیتر در ‏روز است. با یک محاسبه ساده متوجه خواهیم شد که مردم ایران، با پنج برابر میزان استاندارد مصرف آب در ‏زمان بی‌آبی، رکوردار جهان هستند!‏
قلندری اعتقاد دارد که اگر مردم 20 درصد مصرف خود را کاهش دهند، بی‌تردید از مرحله بحران می‌توان جان ‏سالم بدر برد!‏
اما این مسئول هم قبول دارد که با اختصاص اعتبار مناسب و ترمیم تمام شبکه‌های فرسوده انتقال آب می‌توان ‏هدرروی آّب در شبکه‌ها را کاهش داد.‏
باید بپذیریم که امروز هم با وجود تمام مصائب و مشکلات، هنوز مسئولان نپذیرفته‌اند که سهم آنان در بحران ‏امروز بسیار بیشتر از مردم است لذا باید با مسئولیت‌پذیری، پاسخگوی مدیریت نامدبرانه خود باشند و ‏راهکارهایی را در پیش بگیرند که سهم بیشتری می‌تواند در رفع بحران آب داشته باشد.‏
بی‌تردید با برخورد جدی‌تر، می‌توان متخلفانی که در این وانفسا، برنج می‌کارند یا چاه عمیق حفر می‌کنند و کف ‏چاه‌هایشان را به قیمت حیات یک جامعه، می‌شکنند، کسانیکه در این دوره به‌دنبال ترویج کاشت هندوانه و ذرت ‏هستند و ... را مجاب کرد که به راه باز گردند. باید به جامعه گفت که یک کیلوگرم برنج بالغ بر 26 هزار کیلوگرم ‏آب نیاز دارد. اگر قیمت پایه آب را براساس استاندارد جهانی یک دلار در نظر بگیریم، آیا تولید برنج مقرون به ‏صرفه است؟ تولید گندم و هندوانه چه؟‏
صاحب‌نظران اعتقاد دارند که برنج و کاشت آن مختص مناطقی است که میانگین بارش سالانه آنها سه تا چهار ‏برابر بارندگی ایران باشد و شالیزارهایشان از آب باران سیراب شود، نه حتی از آب جاری، چه رسد به سیراب ‏کردن از آب چاه!!‏
باید بحران را باور کرد و اولین گروهی که باید این باور درونشان، تحول و تعهد ایجاد کند، مسئولان هستند، ‏مسئولانی که تصمیم‌گیری می‌کنند، برنامه‌ریز جامعه محسوب می‌شوند و همه مردم و آینده آنان متاثر از تصمیمات ‏آنان است.‏
معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی روز شنبه، هفت شهریور در جمع تعدادی از اساتید مرکز تحقیقات ‏کشاورزی استان فارس، از وضعیت نه‌چندان مناسب منابع آب گفت.‏
مرادعلی اکبری، هدر رفتن حدود 10 درصد از آب توزیع شده در شبکه‌های توزیع آب کشور را یادآور شد و با ‏بیان اینکه حدود 13 میلیارد مترمکعب آب سالانه از طریق رودخانه‌ها در جنوب و شمال کشور، به دریا می‌ریزد، ‏لزوم اندیشیدن و اجرای راهکارهای مناسب برای استفاده از این منابع را مورد تاکید قرار داد.‏
وی هم مانند تمام مسئولان از پیش‌بینی راهکارهایی مانند کشت جایگزین، ارتقا بهره‌وری آب در بخش کشاورزی ‏و استفاده از راهکارهای تجربه شده در حفظ منابع آبی و علمی شدن کشاورزی به‌عنوان فعالیت‌هایی که باید انجام ‏شود، گفت، اما تاکید کرد که آمار 92 درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی را قبول ندارد.‏
معاون وزیر جهاد کشاورزی تاکید کرد: هیچ عدد مشخصی از سوی وزارت نیرو در مورد میزان حجم آب تحویل ‏شده به بخش کشاورزی، ارائه نشده است اما از بررسی‌ها نشان می‌دهد که حجم آب تحویل شده به بخش کشاورزی ‏در هر سال بسیار کمتر از عددهای اعلام شده است.‏
کارشناسان و صاحب‌نظران حوزه آب معتقد هستند که در گذشته به‌واسطه اینکه حکمرانی آب در اختیار مردم بود، ‏مشارکت و همراهی بهره‌برداران در حفظ و استفاده بهینه از این نعمت خدادادی بیشتر محسوس بود. بسیاری از ‏صاحب نظران تاکید دارد که تغییر در موضوع حکمرانی آب، می‌تواند زمینه را برای همراهی بیشتر مردم در این ‏موضوع چالش‌ برانگیز، بسیار بیشتر از آنچه اکنون وجود دارد، فراهم کند.‏
باید تاکید کرد که آب نیست، کم‌آبی فراگیر یکی از بزرگترین مشکلات کشور است، باید بارها و بارها تکرار کرد ‏که فارس یکی از استان‌های پرخطر کشور در موضوع کم‌آبی به‌شمار می‌رود و با توجه به اینکه اقتصاد این استان ‏متکی به کشاورزی است، بی‌تردید بیش از سایر نقاط از بحران آب متضرر خواهد شد.‏

خبرگزاری ایسنا – 94/6/10‏

دیدگاه ها


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید

همزمان با تأیید انتشار دیدگاه من، به من اطلاع داده شود.
* دیدگاه هایی كه حاوي توهين است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن دیدگاه های خود به صورت حروف لاتين (فينگليش) خودداري نماييد.