بررسی آفت بید غده سیب زمینی و راههای مبارزه با آن

  • تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۳
  • بازدید : ۶۱۰۱
دامنه میزبانی:
تنها گیاه سیب زمینی به عنوان میزبان این آفت در منابع ذکر شده است.
خسارت:
این آفت با حمله به اندام های رویشی گیاه به مراحل گلدهی، غده دهی و همچنین بعد از برداشت گیاه خسارت وارد می کند.
زیست شناسی:
T.solanivora به سرعت به شرایط آب و هوایی مختلف مانند مناطق نیمه گرمسیری امریکای مرکزی در ارتفاع 1000 متری تا ارتفاع 3500 متری ازسطح دریا خو می گیرد. طول دوره مراحل مختلف رشدی این آفت به شدت تحت تاثیر درجه حرارت قرار دارد. در دمای 5/29-16 درجه سانتیگراد سیکل زندگی آفت در 50-35 روز خاتمه می یابد و دارای 10-7 نسل در سال می باشد با این وجود در درجه حرارت 15-12 درجه سانتیگراد طول هر سیکل زندگی تا 75-67 روز افزایش می یابد و تنها 5-4 نسل در سال دارد. حشرات بالغ در شرایط ایده آل تا 5/22 روز به طور متوسط زنده می مانند و حشرات ماده تقریبا 290 تخم می گذارد.
لاروها پوست غده ها را بعد از تفریخ از تخم سوراخ کرده و داخل آن تشکیل تونل هایی می دهند. در ابتدا تشکیل این تونل ها در نزدیک سطح غده و سپس به طور عمقی تری ادامه می یابند. در داخل این تونل ها لارو بقایای تغذیه و فضولات خود را باقی گذاشته که به رنگ سیاه در می آیند. بنابراین فساد ناشی از این مواد از ارزش تجاری محصول سیب زمینی می کاهد.
هنگامی که لارو رشد خود را کامل نمود، با ایجاد یک سوراخ گرد که عاری از فضولات است، غده را ترک می کند. حشرات بالغ شب فعال بوده و سایه دوست هستند و معمولا پروازهای کوتاهی دارند. اینها بیشتر روی زمین می خزند و روی زمین زیر برگ ها یا بین کلوخه ها و یا بین توده های غدد سیب زمینی در انبار به استراحت می پردازند. پروانه ها به آسانی قابل رویت نیستند مگر این که در تعداد بالایی باشند. در مزرعه اینها در کناره ها و داخل شاخ و برگ گیاه سیب زمینی و همچنین روی علف ها و بوته های هرز دیده می شوند. در تاریکی حشرات بالغ با هیجان پرواز و جفتگیری کرده و اقدام به تخم ریزی می کنند. تخم ها در دستجاتی روی غدد و یا در خاک برای مدت تقریبا 13 روز گذاشته می شوند.
در مزرعه جمعیت های این آفت به غدد محصولات زراعی، بقایای گیاهان برداشت شده و یا گیاهان به حال خود رها شده نیاز دارند. در انبار آفت به غدد حمله کرده و آنها را برای مصرف نامطلوب می سازد. حشرات بالغ در مزارع یا انبارها یافت شده و ممکن است از مزرعه به انبار یا یا برعکس مهاجرت کند. خسارت آفت در مزرعه هنگامی که پروانه ها از پناهگاه خود به سمت مزارع سیب زمینی پرواز می کنند، آغاز می گردد و حمله نیز از کناره ها شروع می شود. خسارت در انبار ممکن است به خاطر انتخاب ناصحیح غدد آلوده برداشت شده و یا به خاطر انتقال حشرات بالغ به انبارها صورت گیرد.
در مناطقی که سیب زمینی در تمام طول سال کاشته می شود، جمعیت پروانه ها دارای اوج تراکم های مختلفی می باشد که معمولا به حضور و اندازه منابع آلوده، مرحله رسیدن محصول، زمان انبار کردن و شرایط آب و هوایی مانند بارندگی بستگی دارد.
مبارزه:
مدیریت تلفیقی آفت:
استراتژی که در کشور کلمبیا برای مدیریت تلفیقی این آفت استفاده می شود با هدف نگهداری آفت در تراکم پایین، پیشگیری از خسارت، جلوگیری از مهاجرت آفت (از مزرعه به انبار و به عکس) و همچنین متوقف نمودن استفاده زیاد از سموم شیمیایی است. این استراتژی شامل 16 مورد کنترل است که البته همه آنها انجام نمی شود و بسته به دینامیسم جمعیت آفت در منطقه و شرایط اجتماعی- اقتصادی کشاورز توصیه می شوند. در طی رشد گیاه تهیه بستر مناسب، استفاده از بذور سالم، تله های فرمونی، آبیاری مکرر و خاک دهی روی غده ها بایستی انجام شود. در طی برداشت محصول انتخاب بذور سالم، حذف بقایای گیاهی و پوشاندن غدد از حشرات ماده در انبار بسیار مهم است. نور دهی اهمیت بسیاری دارد. نور دهی باعث می شود غدد به رنگ سبز درآمده که اینها از نظر پروانه نامطلوب هستند. قرار دادن غدد در انبار های با نور دهی مناسب و حذف غدد آلوده به صورت منظم توصیه می شود. گرد پاشی غدد با ، استفاده از تله های فرمونی و گیاهان تله مانند گونه هایی از Eucalyptus ، Minthostachys، Lantana camara و همچنین Schinus molle مفید واقع خواهد شد.
مبارزه بیولوژیکی:
پارازیتوئید بید سیب زمینیCopidosoma koehleri از خانواده زنبوران Encyrtidae که دارای تولید مثل چند جنینی نیز می باشد می تواند این آفت را نیز در شرایط آزمایشگاهی پارازیته نماید.
آزمایش ها با ویروس Baculovirus phthorimaea- که این نیز پاتوژن بید سیب زمینی است- روی لارو T.solanivora نیز موثر است. ویروس گرانوله امروزه نقش کلیدی در برنامه های مدیریت بید غده سیب زمینی در انبار بازی می کند. تکثیر ویروس روی لارو آفت مذکور و تهیه پودر از آن امروزه به صورت تجارتی درآمده است. فرمولاسیون ویروس به صورت گرد با انتخاب و ساییدن لاروهای آلوده تهیه شده و با تالک مخلوط می شود.
در ونزوئلا، پتانسیل نماتد پارازیت Steinernema feltiae به عنوان عامل کنترل بیولوژیک این آفت تحت بررسی می باشد.
کنترل شیمیایی:
بسیاری از سموم شیمیایی برای کنترل این آفت در مزرعه و انبار ارزیابی شده اند که شامل: فسفات ها، کاربامات ها و پیرتروئیدها می باشند. ارزیابی حشره کش ها به فرم پودر برای کنترل آفت در انبار مشخص نموده است که هیچ سمی افت را داخل غده از بین نمی برد و اینها تنها از آلودگی مجدد غده جلوگیری می کنند. ارزیابی ها در مزرعه نشان داده که سموم گرانوله بکار رفته در زمان تولید بذر نیز نمی تواند آفت را کنترل کند. بکارگیری سموم روی شاخ و برگ گیاه، اگر در شروع تشکیل غده باشد و در قاعده ساقه ها بکار روند، گیاه را محافظت می کند. با این وجود هنگامی که آلودگی شدید است هیچ سمی نمی تواند غده را از آلودگی دور سازد.
کنترل زراعی:
در مزرعه اقدامات مدیریتی مناسب برای کنترل این آفت شامل کاشت در عمق زیاد، غده ها را با خاک پوشاندن در زمان های مختلف، از بین بردن شاخ و بر گیاه هنگام رسیدن محصول، برداشت به موقع، عدم به جاگذاری باقی مانده گیاهان و استفاده از بذور سالم و همچنین تناوب میزبان هنگامی که آلودگی شدید است بایستی صورت گیرد. تمیز نمودن و نوردهی انبار توصیه می شود.
قرار دادن بذور سیب زمینی در عمق 10-5 سانتی متری خاک از تخم گذاری حشرات ماده در آنها جلوگیری نموده و لاروها را از مهاجرت از جوانه های آلوده بالای خاک به غدد بر حذر می دارد. پوشاندن بذر با خاک از تخمگذاری حشرات ماده جلوگیری نموده و احتمال این که لاروها به غدد برسند را کاهش می دهد.
آبیاری مناسب و سله شکنی از ایجاد ترک درخاک جلوگیری می کند. این شیارها و ترک ها باعث رسیدن حشرات ماده به بذور شده و پناهگاهی برای حشرات بالغ محسوب می شوند.
حشرات ماده در غروب فعال شده و بیشتر تخم ها در همان زمان گذاشته می شود بنابراین غدد برداشت شده نباید در طول شب در معرض تخم گذاری قرار گیرند و اگر نمی توان آنها را فورا انبار نمود باید حداقل روی آنها پوشانده شود.
ارقام مقاوم:
ارقام سیب زمینی کلمبیایی و ژنوتیپ های بین گونه ای در مورد میزان مقاومت آنها در برابر بید غده سیب زمینی در آزمایشگاه ارزیابی شده اند.
کنترل فرمونی:
فرمون جنسی این آفت در سال 1981 تشخیص داده شد. این فرمون تحت فرمول (E)-3 dodecenyl acetate توسط Tropical Development and Research Institute لندن تهیه گردید. بین سال های 1982 و 1987 وزارت کشاورزی کاستاریکا یک سری ازمایش هایی را برای تعیین تاثیر این فرمون در کنترل آفت انجام داد. در سال 1989 استفاده از تعداد زیادی تله (16 عدد در هکتار) به عنوان راهی برای کاهش استفاده از سموم شیمیایی و همچنین تعیین آستانه فعالیت آفت با شمارش های هفتگی توصیه گردید. توصیه هایی نیز در همین رابطه در کشورهای کلمبیا و ونزوئلا صورت گرفت. تحقیقات انجام شده در سال های 1997-1995 در کلمبیا ثابت نمود که بکارگیری تعداد 16 تله در هکتار از مرحله کشت تا برداشت در ترکیب با عملیات زراعی مناسب بسیار مفیدتر از مدیریت سنتی و استفاده از سموم شیمیایی است. در انبار می توان از تله های فرمونی برای پراکنده سازی آفت از روی غدد سیب زمینی استفاده نمود.
انتشار جغرافیایی:
اولین گزارش از وجود این آفت درگواتمالا ارائه شده است که نشان می دهد این آفت بومی این کشور می باشد. در سال 1970 این آفت به صورت اتفاقی توسط سیب زمینی های مصرفی از گواتمالا به کاستاریکا وارد گردید. در سال 1982 مشخص گردید که این آفت در کاستاریکا و در بخش های سیب زمینی خیز این کشور از قبل استقرار داشته است. امروزه این آفت در بیشتر کشورهای امریکای مرکزی مانند السالوادور، هندوراس، کاستاریکا و پاناما وجود دارد.
در پایان سال 1983 این پروانه از کاستاریکا به ونزوئلا و در سال 1985 از ونزوئلا به کلمبیا وارد گردید. و در این کشور به سرعت منتشر شد.
T.solanivora در سال 2000 از تنریف اسپانیا گزارش شده و به محصول سیب زمینی خسارت وارد نموده است.
علائم خسارت:
خسارت ایجاد شده توسط لارو آفت تنها روی غدد سیب زمینی دیده می شود و خسارت آن شبیه بید سیب زمینی است. این آفت پوست غده را سوراخ کرده و وارد آن می شود. در طی دوره رشد، لارو تونل هایی داخل غده حفرمی کند که پر از بقایای تغذیه و فضولات لارو است. سطح خارجی غده تا هنگام خروج لارو و شفیره شدن هیچ گونه علائم آلودگی نشان نمی دهد و در این مرحله سوراخ خروجی مدور به قطر 3-2 میلی متر قابل مشاهده است.
دشمنان طبیعی:
هنوز گزارشی از وجود دشمنان طبیعی این آفت در مزارع وجود ندارد اگرچه دشمنان طبیعی بید سیب زمینی Phthorimaea operculella به عنوان عامل کنترل بیولوژیک مورد استفاده قرار گرفته اند. در کلمبیا لارو این آفت توسط قارچ های پاتوژن جنس Scytalidiun و Fusarium oxysporum مورد حمله قرار گرفته است.
اهمیت قرنطینه ای:
اهمیت اقتصادی آفت در کلمبیا و انتشار آن به سمت جنوب در اکوادور باعث اهمیت قرنطینه ای آن در کشور پرو شده است. از آنجایی که این آفت در اکوادور در سال 1997 گزارش شده، CIP برنامه های ردیابی برای جلوگیری از ورود و استقرار آن در پرو انجام داده است.
با توجه به گزارش آفت در اسپانیا از سال 2000 EPPO توصیه نموده که این آفت در لیست هشدار این سازمان قرار گیرد.
اهمیت اقتصادی:
در امریکای مرکزی کشوری که بیش از همه توسط این آفت مورد خسارت واقع شده است کشور کاستاریکا می باشد. خسارت حاصل از وجود این آفت در سال 1972 برابر با900 هزار دلار برآورد شده است. امروزه علیه T.solanivora در سال 24-12 بار سمپاشی صورت می گیرد.
خسارت آفت در کشورهای ناحیه کوه های آند مهمتر از خسارت آن در امریکای مرکزی است زیرا محصول سیب زمینی در این کشورها بسیار با اهمیت می باشد. به عنوان مثال در کلمبیا در سال 1994 به طور متوسط15 درصد تولید سیب زمینی در بخش های Antioquia, Boyaca و Cundinamarcتحت تاثیر قرار گرفته و276323 Mt خسارت وارد شده است. در سال 1996 خسارت حاصل از این آفت در Antioquia برابر با 3/3 درصد تولید کل، در Cundinamarcaبرابر با 4 درصد و در Boyacaبرابر 20 درصد بوده است. به علاوه عدم کیفیت بذر و استفاده وسیع از آفت کش ها هزینه های تولید را بالا برده است. در سال 1998 اهمیت اقتصادی آفت به شدت بالا رفت زیرا خشکسالی های مختلف مناطق حاشیه کوه های آند را در کلمبیا تحت تاثیر قرار داده و 14 هزار هکتار از مزارع سیب زمینی توسط این آفت و خشکسالی تواما نابود گردید. در سال 2001 میلادی تولید محصول سیب زمینی توسط این آفت توام با خشکسالی حدودا 50 درصد کاهش داشته است. در اکوادور آفت در استان Carchi بسیار خطرناک بوده و بالغ بر40 درصد تولید در مزرعه و تا 100 درصد بذور را در انبار مورد حمله قرار داده است. این امر باعث افزایش بکارگیری سموم برای جلوگیری از خسارت آفت گردیده است.
روش ورود آفت:
ورود گیاه و بذور سیب زمینی، کیسه های حاوی غدد که می توانند حاوی تخم و لارو آفت باشند و همچنین خاک آلوده حاوی تخم آفت می تواند انتقال دهنده آفت به مناطق جدید باشد.
شکل شناسی:
لارو:
لارو اراسیفرم دارای سه جفت پای سینه ای حقیقی و پنج جفت پای شکمی(چهارپا شکمی و یکی مخرجی) کاذب است. بعد از تفریخ تخم، لارو دارای طولی برابر 4/1-2/1 میلی متر و سفید شفاف است که دارای سر و صفحه روی اولین بند قفسه سینه قهوه ای تیره است. لارو سن دوم کرمی رنگ با نقاط قهوه ای تیره است. سن سوم لاروی سبز- زرد بوده و نقاط و لکه های روی بدن بهتر قابل مشاهده است و سر و صفحه روی اولین بند قفسه سینه نیز قهوه ای تیره است. آخرین مرحله لاروی 5/2× 15-12 طول داشته و رنگ سطح پشتی آن ارغوانی و سطح شکمی آن سبز است.
شفیره: مخروطی شکل، 95/2×52/8 میلی متر در ماده ها و 42/2×83/7 میلی متر در نرها است. رنگ آن در ابتدا قهوه ای کم رنگ و سپس تیره تر می شود. شفیرگی در خاک، روی دیوارهای انبار، داخل گونی ها و یا داخل غده ها اتفاق می افتد.
حشرات بالغ:
حشرات بالغ، پروانه هایی ستبر با بال جلو نیزه ای و بزرگتر از بال عقب و دارای حاشیه های ریشک دار است. حشرات ماده قهوه ای روشن، بال های جلو دارای سه جفت لکه و خطوط طولی به رنگ قهوه ای روشن است. نرها به رنگ قهوه ای تیره بوده و دارای دو لکه روی بال جلو هستند و نوارهای رنگی به ندرت در اینها دیده می شود. حشرات ماده از نرها بزرگتر می باشند و حدودا 4/3×13 میلی متر هستند در حالی که نرها 9/2× 7/9 میلی متر می باشند.
تخم:
تخم مرغی شکل، 41/0-53/0 میلی متر، در ابتدای گذاشته شدن سفید مرواریدی و سپس به رنگ زرد در می آید و کمی قبل از تفریخ قهوه ای تیره می شود.
شباهت با سایر آفات:
T.solanivora از سایر آفات سیب زمینی به واسطه داشتن لکه های سیاه تیپیک در بدن لارو و همچنین 3-2 لکه سیاه روی بال جلو حشرات بالغ متمایز می شود.
روش های بازرسی و تشخیص آفت:
حشرات بالغ در مزرعه و انبار با استفاده از تله های فرمونی یا نوری قابل ردیابی هستند. برای ردیابی لاروها باید غدد مشکوک بریده شوند و یا ازعلائم آلودگی و سوراخ خروجی ساخته شده توسط لاروها قبل از شفیرگی برای تشخیص آلودگی استفاده نمود.

دیدگاه ها


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید

همزمان با تأیید انتشار دیدگاه من، به من اطلاع داده شود.
* دیدگاه هایی كه حاوي توهين است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن دیدگاه های خود به صورت حروف لاتين (فينگليش) خودداري نماييد.