اثرات نیتروژن اوره ای شیر و خون بر روی صفات تولید مثلی در گاوهای شیری

  • تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۶
  • بازدید : ۲۶۳۲
اثرات نیتروژن اوره ای شیر و خون بر روی صفات تولید مثلی در گاوهای شیری
مقدمه
نرخ آبستنی گاوهای شیرده از مهمترین شاخص های مؤثر بر اقتصادی بودن واحدهای پرورش محسوب می شود. تغذیه استاندارد بویژه پروتئین جیره یکی از عوامل مؤثر بر آبستنی دام ها به حساب می آید. افزایش پروتئین جیره باعث افزایش تولید شیر و مصرف خوراک می شود که این روش تغذیه ای منجر به کاهش باروری می شود. همزمان با افزایش تولید شیر، سیر نزولی در باروری گاوهای شیری اتفاق می افتد که این می تواند ناشی از مشکلات تغذیه ای در دوران پس از زایش باشد. پروتئین بیش از نیاز شیردهی اثرات منفی بر روی تولید مثل دارد، این پروتئین اضافی می تواند از دو منبع تأمین بشود:
1- منابع ازت غیر پروتئینی
NPN -2 پروتئین مازاد بر مصرف. برخی از محققین نشان دادند که بین نیتروژن اوره ای شیر (MUN) و نیتروژن اوره ای خون (SUN) همبستگی زیادی وجود دارد. بعد از تغذیه، زمانی که SUN در حال افزایش است، MUN پایین بوده و هنگامی که SUN درحال کاهش است، MUN افزایش می یابد. نیتروژن اوره شیر و خون هر دو معرف تولید اوره توسط کبد هستند. بعضی محققین معتقدند که غلظت اوره موجود در شیر می تواند تابع وزن بدن دام باشد. بنابراین دام های که وزن بیشتری دارند دارای غلظت اوره بیشتری هستند. افزایش سطح اوره در بافتهای دستگاه تولید مثلی باعث کاهش PH و تغییر غلظت یونها می شود، که این باعث شرایط نامساعد محیط رحم برای جنین می گردد.
اثرات اوره بر مراحل اولیه رشد جنینی در طی انتقال آن در طول لوله رحم بسیار قابل توجه است. بنابراین تأثیر میزان MUN و SUN بر نرخ آبستنی و یا تعیین غلظت مناسب MUN و SUN به عنوان یکی از چالش های مهم در تولید مثل دامها محسوب می شود.
فاکتورهای SUN و اثرات آن بر تولید مثل
میزان اوره سرم خون با استفاده از کیت سنجش اوره بوسیله دستگاه اتوآنالایزر تعیین می شود. SUN تحت تأثیر سطوح پروتئین خام و ترکیب کربوهیدراتهای جیره قرار دارد. سطح اوره پلاسما می تواند بیانگر پروتئین جیره و کنترل بازده تولید مثلی باشد. جیره با پروتئین بالا باعث افزایش آن می شود و افزایش بیش ازحد SUN بر روی اسپرم، تخمک یا رویان اثر منفی داشته که باعث کاهش باروری می شود. غلظت بالای SUN در حیوان ماده باعث کاهش PH رحمی و تولید پروستاگلندین شده که نتیجه این باعث کاهش باروری می شود. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که غلظت که غلظت SUN بیشتر از 20 میلی گرم در دسی لیتر باعث کاهش نرخ آبستنی در گاوهای شیرده می شود. فرگوسن و همکاران (1993) اعلام کردند که افزایش اوره سرم خون بیش از 14.9 میلی گرم در دسی لیتر، همراه با کاهش میزان آبستنی است.
 میزان آبستنی گاوهایی که نیتروژن اورﮤ خون آنها بالاتر از میانگین هست بطور معنی داری پایین تر از گاوهایی بود که سطح اورﮤ خون آنها پایین تر از میانگین بود.
باتلر و همکاران (1996) دریافتند که مقادیر بیش از 19 میلی گرم در دسی لیتر نیتروژن اوره در پلاسما و شیر، موجب کاهش 20 درصدی راندمان آبستنی گاوهای شیری پس از تلقیح شده است.
روش های اندازه گیری MUN و فاکتورهای مؤثر در آن و اثرات آن بر صفات تولید مثل
1- استفاده از اسپکتوفتومتر: در این روش نمونه حاوی اوره تحت تأثیر آنزیم اوره آز قرار گرفته و اوره به آمونیاک تبدیل می شود و با اضافه کردن معرف رنگی میزان غلظت آن با استفاده از اسپکتوفتومتر مشخص می شود.
2- استفاده از معرف رنگی و دی استیل مونوکزامین: در این روش اوره به آمونیاک تبدیل شده و با اضافه کردن محلول رنگی به آن و با مقایسه رنگ حاصل با کاغذهای رنگی از پیش آماده به محدوده میزان اوره پی می بریم. اصلی ترین عامل مؤثر بر میزان MUN تغذیه می باشد. افزایش پروتئین جیره تأثیر معنی داری در افزایش میزان MUN دارد. آزمایشات صورت گرفته نشان می دهد که افزایش میزان انرژی جیره، باعث کاهش MUN می شود. این امر بدین دلیل می باشد که در حضور انرژی قابل دسترس در شکمبه، عمل بیوسنتز در شکمبه در جهت آنابولیک بوده و آمونیاک بیشتر در جهت تولید پروتئین میکروبی صرف می شود. آمونیاک کمی وارد خون شده و در کل باعث کاهش MUN می شود. میزان MUN با میزان درصد چربی شیر رابطه مستقیم دارد، به گونه ای که افزایش میزان MUN با افزایش درصد چربی شیر همراه است. علت این افزایش در اثر افزایش دیوارﮤ سلولی حاصل از علوفه جیره می باشد. که در این صورت میزان پروتئین حل شده در شکمبه نیز افزایش می یابد.
مصرف مواد غذایی حاوی نیتروژن غیر پروتئینی بالا باعث افزایش MUN شده و این امر به دلیل آزاد شدن نیتروژن بیش از حد معمول و مورد نیاز باکتریها در شکمبه و عدم کارآیی میکروارگانیسم ها در مصرف آن می باشد که منجر به افزایش MUN می شود. مدل های تغذیه ای (روش جیره کاملاٌ مخلوط و روش مصرف علوفه و کنسانتره) نیز می تواند بر میزان MUN اثر گذار باشد.
امروزه با افزایش تولید شیر دامها میل به استفاده از جیره های حاوی پروتئین قابل هضم و غیر قابل هضم بالا بیشتر شده است که متأسفانه با کاهش در میزان باروری و پایین بودن تولید مثل همراه است، به گونه ای که مصرف پروتئین خام مازاد و تولید اوره زیاد در خون با تغییر در فیزیولوژی تخمدان و رحم باعث کاهش میزان لانه گزینی و در کل کاهش باروری می شود. در طی تحقیقات صورت گرفته PH رحم در حالت طبیعی در روز اول فحلی 6.8 بوده که در روز هفتم فحلی به 7.1 می رسد. در صورتی که مصرف پروتئین مازاد باشد این افزایش PH صورت نگرفته و باعث کاهش در میزان باروری می شود.
طی آزمایشات انجام شده بهترین دامنه برای میانگین MUN گله محدودﮤ 10 الی 14 میلی گرم در دسی لیتر عنوان شده است. علت استفاده از MUN نمونه برداری راحت تر شیر می باشد. همچنین با استفاده از این شاخص و کنترل نیتروژن مصرفی دام می تواند از هدر رفتن نیتروژن و دفع نیتروژن مازاد به محیط و ایجاد آلودگی محیط زیست جلوگیری کرد. MUN بین هفته های اول تا سوم شیردهی افزایش می یابد. بعد از هفته سوم شیردهی میزان آن به تعادل رسیده و معمولا ٌبین 20-22 میلی گرم در دسی لیتر باقی می ماند. بنابراین از MUN می توان به عنوان یک ابزار علمی جهت کنترل پروتئین خام و انرژی مصرفی نسبت به احتیاجات دام استفاده نمود.
اثرات افزایش میزان MUN و SUN ممکن است:
1- عملکرد تولید مثلی را کاهش دهند.
2- احتیاجات انرژی را افزایش دهند.
3- چون مکمل های پروتئینی گرانترین بخش جیره هستند، لذا هزینه تغذیه را بالا می برند.
4- دفع نیتروژن اضافی و آلودگی منابع آبی را به دنبال داشته باشند.
مواد و روش ها
1- تعداد تیمارهای مورد آزمایش را تعیین می کنیم.
2- خوراک مورد استفاده در گله را به صورت جیره کاملاٌ مخلوط شده، شامل علوفه و کنسانتره در سه وعده، پس از شیردوشی در اختیار دام ها قرار می دهیم.
3- اطلاعات تولید و تولید مثلی مانند تاریخ زایش، تاریخ تلقیح منجر به آبستنی، حجم شیر روزانه و درصد چربی شیر را از گاوداری استخراج می کنیم.
4- متوسط MUN سه ماه اول پس از زایمان را به عنوان میزان MUN هر گاو محاسبه می گردد.
5- اندازه گیری نیتروژن با منشاء اوره در شیر با استفاده از روش آزمایش مادون قرمز صورت پذیرد و سایر ترکیبات شیر را با استفاده از دستگاه میلکواسکن اندازه می گیرند و داده های بدست آمده را می توان با آنالیز آماری تجزیه و تحلیل کرد.
6- بعد از آزمایش MUN در آن واحد می توان گاوها را بر اساس مقدار متوسط MUN و از لحاظ دوره شیردهی، میانگین تولید شیر، میزان چربی شیر دسته بندی کرد.
7- جیره گاوها را جهت مقدار پروتئین، انرژی، چربی، پروتئین قابل هضم و غیر قابل هضم آنالیز می کنند.
8- گاوها بر اساس زمان فحلی در دو نوبت صبح و عصر تلقیح می شوند و در طی یک دورﮤ چهارهفته ای، هر روز از گاوهای فحل که صبح تلقیح می شوند به اندازه 10 سی سی خون توسط سرنگ پلاستیکی از ورید زیر دم گرفته می شود و بعد سرم خون را توسط سانتریفوژ با دور 2000 در 20 دقیقه جدا کرده و تا زمان سنجش های بیوشیمیایی در فریزر در دمای 20- درجه سانتی گراد نگهداری می کنند. برای نمونه شیر طبق روش SUN انجام می شود.
9- بعد از بدست آوردن ترکیب مواد خوراکی بصورت درصد مادﮤ خشک، داده های حاصل از آنالیز ترکیبات شیر و صفات تولید مثلی می توان با استفاده از نرم افزارهای آماری ( SASیاSPSS ) تجزیه و تحلیل کرد.
10- گاوها را بر اساس آبستنی و غیر آبستنی به دو گروه تقسیم می کنند و بعد در هر گروه بر اساس سطح تولید، تعداد زایش، فاصله زایش، مقدار MUN و SUN کمتر و بیشتر از میانگین گروهبندی کرده و بعد مدل آماری را برای آنها نوشته و دادiه ها را با آن مدل تفسیر می کنند.
 نتایج و بحث
با توجه به اینکه تولید مثل مهمترین عامل در تعیین بازده پرورش دام است و بیشترین درآمد سالانه یک دامدار از تولید مثل حاصل می شود. لذا افزایش میزان تولید مثل مؤثرترین اقدام در افزایش بهره وری گله می باشد. باتلر و همکاران (1996) غلظت اوره خون در روز تلقیح را برای گاوهایی که آبستن شدند و آنهایی که آبستن نشدند، به ترتیب در دامنه 18.76-18.1 و 20.76-20.1 میلی گرم بر دسی لیتر گزارش کردند.
جردن و همکاران (1983) پیشنهاد کردند که افزایش غلظت اوره با اثر بر فعالیت جسم زرد و کاهش ترشح پروژسترون باعث کاهش باروری می گردد. گر و همکاران (2004) نشان دادند که به ازای افزایش 10 میلی گرم در دسی لیتر MUN، نرخ آبستنی پس ازاولین تلقیح 2 تا 4 درصد کاهش می یابد. پراکستان و همکاران (1989) دریافتند زمانی که میزان پروتئین خام جیره از 17 - 12.6 درصد بیشتر شود، سطوح SUN افزایش یافته و نرخ آبستنی به میزان 13 درصد کاهش می یابد. گوستاوسن و پالمکوئیست (1993) مشاهده کردند که وقتی تغذیه گله یک نوبت در روز انجام شود، تغییرات قابل توجهی در غلظت اوره در طول روز مشاهده می شود. در حالی که وقتی تغذیه در دفعات بیشتری صورت گیرد، نوسانات روزانه کمتر است. پیشنهاد کردند که زمان نمونه گیری شیر یا خون در طول روز نسبت به زمان خوراک دهی می تواند اثر قابل توجهی در مقادیر اوره خون و شیر اندازه گیری شده، داشته باشد. آنها حداکثر غلظت اوره را در حدود 3 ساعت بعد از مصرف خوراک دهی مشاهده کردند.
فرگوسن و چالوپا (1989) گزارش کردند که فرآورده های فرعی متابولیسم نیتروژن مانند اوره ممکن است وظیفه محور هیپوتالاموس - هیپوفیز تخمدان را تغییر دهند، بنابراین توان تولید مثلی را کاهش می دهند. تمام عواملی که روی اورﮤ موجود در خون تأثیر می گذارند، می توانند اورﮤ موجود در شیر را نیز تحت تأثیر قرار دهند. از این دسته عوامل می توان مصرف پروتئین قابل تجزیه در شکمبه، مصرف پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه، انرژی مصرفی، آب مصرفی، فعالیت کبدی و میزان دفع ادرار را ذکر نمود. با توجه به عوامل مذکور نقش تغذیه حیوان بر میزان MUN بسیار مهمتر از شکم زایش است. در آزمایش جردن و همکاران (1983) غلظت آمونیاک و اوره خون و اوره ترشحات رحمی در گاوهای که با 23% پروتئین خام تغذیه شده بودند نسبت به آنهایی که با 12% پروتئین خام تغذیه شده بودند بالاتر بود. مصرف پروتئین بالا باعث تغییر غلظت منیزیوم، پتاسیم و فسفر در ترشحات رحمی در مرحله جسم زرد می شود. کانفیلد و همکاران (1990) گزارش کردند که میزان اوره خون در گاوهای که آبستن شده بودند کمتر از گاوهایی بود که آبستن نشده بودند.
محرری (2004) نقش کربوهیدراتهای غیرالیافی و پروتئین قابل تجزیه در شکمبه را در میزان MUN شیر تولیدی بسیار مهمتر از میزان شیر و هفته شیردهی معرفی کرده است.
پیشنهادات
با توجه به مطالب عنوان شده در رابطه با اهمیت تولید مثل و نرخ آبستنی در گاوهای شیرده و تعیین غلظت مناسب SUN و MUN امکان استفاده بهینه از اوره به عنوان منبع ازت غیر پروتئینی و ارزان قیمت در جیره گاوهای شیرده فراهم می شود. همچنین با بهبود میزان نرخ آبستنی در گله ها می توان بازده اقتصادی واحدهای دامپروری را افزایش داد. بنابراین توصیه می کنم که پروتئین را بیش از سطح 22 درصد آن هم برای گاوهای خیلی پر تولید بیشتر نکنید. نتایج حاصل از این مطالعه، لزوم و اهمیت توجه به تغذیه و باروری گاوهای زایش اول را می تواند نشان بدهد. بطوری که برای کسب حداکثر باروری، باید با تأمین بیشتر منابع انرژی در سطح شکمبه ای، کاهش سطح و یا تغییر نوع پروتئین مصرفی، مقدار MUN را به حدود 12 تا 16 میلی گرم در دسی لیتر رساند. به طور کلی اگر مقدار MUN در شیر کمتر از حد طبیعی باشد، علامت کمبود پروتئین (قابل تجزیه و یا غیر قابل تجزیه) در جیره غذایی حیوان است. این اشکال را می توان با افزایش پروتئین موجود در جیره غذایی حیوان بر طرف نمود که در ضمن سبب افزایش تولید شیر نیز می شود. ولی اگر MUN بیش از حد نرمال باشد علت آن دو عامل مختلف هست:
1- زیاد بودن MUN می تواند به دلیل کمبود انرژی مورد نیاز برای فرآیند هضم پروتئین باشد. 2- مصرف بیش از حد پروتئین قابل تجزیه و یا غیر قابل تجزیه ( UDP و NDP ) سبب تولید بیش از حد اوره در شکمبه می شود. برای این مشکل در حالت اول حیوان را با کنسانتره با انرژی زیاد تغذیه نموده و یا اینکه ماده غذایی پر انرژی را به نحوی تغییر داده که بیشتر با نوع پروتئین مصرفی تطابق داشته باشد. مثلاٌ جو را کمی بیشتر آسیاب کرده تا قابلیت هضم آن برای حیوان بیشتر شود. درحالت دوم باید جیرۀ غذایی را به طریقی متعادل نمود که پروتئین بیش از حد برای حیوان تأمین نشود. در هر دو حالت مقدار تولید نیز افزایش و در ضمن هزینه تولید نیز بهتر کنترل می شود.
پس به نظر می آید که تعیین MUN در زمان های مختلف دورۀ شیردهی گاوشیری اطلاعات مناسبی در مورد چگونگی هضم انرژی و پروتئین در شکمبه در اختیار دامپرور قرار می دهد. در ضمن با استفاده از این اطلاعات می توان هزینه غذا را کنترل نمود.
می توان پیشنهاد کرد که سطوح بالای اورۀ خون بر باروری اثر منفی دارد و این اثر می تواند از طریق تغییر غلظت هورمون های استروئیدی اعمال شود. اندازه گیری MUN در سطح عملی می تواند برای کنترل سطح SUN گاوهای شیری استفاده شود.

منبع : فارمیران

دیدگاه ها


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید

همزمان با تأیید انتشار دیدگاه من، به من اطلاع داده شود.
* دیدگاه هایی كه حاوي توهين است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن دیدگاه های خود به صورت حروف لاتين (فينگليش) خودداري نماييد.