اصول تغذیه دام و طیور

  • تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۶
  • بازدید : ۴۹۱۵
اصول تغذیه دام و طیور
نقش تغذیه در موجودات زنده برهیچ کس پوشیده نیست. هر موجود جانداری دارای ویژگی دریافت انرژی از محیط اطراف خود و تغییر و تبدیل و مصرف انرژی می باشد. چگونگی دریافت انرژی ومواد مغذی مورد نیازجهت مصرف انرژی و ادامه حیات موضوع علم تغذیه می باشد، علم تغذیه ترکیبی ازدانش بیوشیمی و فیزیولوژی درجهت بررسی ویژگی های مواد خوراکی و چگونگی استفاده از آنها توسط دستگاه گوارش موجود زنده می باشد.
تغذیه فرآیندی است که درطی آن سلولهای بدن حیوان قابلیت استفاده از مواد شیمیایی مورد نیاز خود را جهت انجام مطلوب واکنش های متابولیکی و شیمیایی برای رشد، نگهداری (Maintenance)، کار و تولید دریافت می نماید. شناخت روابط بین مواد موجود در خوراک ها و نیاز سلول های موجود زنده قبل از استفاده عملی و خوراک دادن، ضروری می باشد. در آغاز بررسی علم تغذیه نیاز به شناخت کلیه این روابط از نظر بیوشیمی و فیزیولوژی داریم.
بطور کلی مواد خوراکی، تشکیل دهنده غذا هستند و غذا ماده ای است که موجود زنده قادر به خوردن آن و سپس انجام مراحل هضم و جذب بر روی آن باشد. در اغلب غذاها، کلیه مواد شیمیایی موجود در غذا جهت موجود زنده قابل استفاده نیستند و مقداری از آن از طریق دستگاه گوارش دفع می گردد. در علوم دامی با توجه به هدف ما از پرورش دام ها که ایجاد منابع غذایی با کیفیت جهت انسان می باشد و دیدگاه های اقتصادی نیز در آن حائز اهمیت می باشند. ضرورت شناخت فرآیندهای غذایی آشکار می باشد. در پرورش حیوانات اهلی قسمت اعظم هزینه تولید مربوط به هزینه تغذیه می باشد که در برخی از شاخه های دامپروری تا 80% از کل هزینه پرورش دام را هزینه تغذیه شامل می شود. بنابراین در شرایط متعارف مدیریت تغذیه بالاترین اهمیت اقتصادی را در پرورش دام به خود اختصاص می دهد.
هدف ما در بخش دامپروری تکمیل مواد موجود در خوراک جهت پاسخگویی دقیق به مجموع احتیاجات غذایی بدن دام می باشد. امروزه علاوه بر خوراک های طبیعی جهت تکمیل جیره های غذایی به آنها مواد مصنوعی افزودنی مانند ویتامین ها، نمک و اسیدهای آمینه مصنوعی نیز اضافه می کنیم اما هیچکس نمیتواند اطمینان داشته باشد که غذایی کاملاً مطابق با نیاز حیوان تهیه نموده است بلکه تلاش ما در جهت نزدیک کردن هرچه بیشتر ترکیب خوراک به نیاز دام می باشد. ویزگی یک متخصص تغذیه موفق، شناخت دقیق مواد خوراکی و اثرات متقابل بین مواد خوراکی و نیز شناخت دقیق ساختار فیزیولوژیک و آناتومیک دستگاه گوارش دام میباشد. پس از شناخت مواد خوراکی و نحوه پاسخ دام به ماده خوراکی، متخصص تغذیه باید قادر باشد غذایی با کامل ترین ترکیب و با حداقل هزینه جهت تولید باکیفیت و اقتصادی، تهیه نماید. روش های تهیه خوراک و تنظیم جیره غذایی در ادامه دروس تغذیه مورد بررسی قرار خواهند گرفت. مواد مغذی(Nutrients) ترکیبات شیمیایی آلی و معدنی هستند که حاصل از فعالیت های کاتابولیسم و آنابولیسم در موجودات زنده هستند و درصورتی که موجودی قادر به ساخت آن در بدن خود نباشد، جهت ادامه حیات نیاز به دریافت آن ماده مغذی از طریق خوراک دارد. از جمله مواد مغذی می توان از آب، کربوهیدرات ها، چربی ها، پروتئین ها، املاح معدنی و ویتامین ها را نام برد.دردرس اصول تغذیه دام به بررسی کلیه این مواد مغذی خواهیم پرداخت.
بطور کلی بخش زراعت با هدف تولید مواد خوراکی جهت مصرف مستقیم توسط انسان و مصرف توسط بخش دامپروری به فعالیت تولید کشاورزی می پردازد. بخش عمده خوراک های مورد استفاده در پرورش دام با منشاء گیاهی می باشند. گیاهان با استفاده از انرژی خورشید و فتوسنتز قادر به ساختن مواد مغذی مورد نیاز خود هستند و مواد مغذی تولید شده را در جهت ایجاد اندام های گیاهی و به منظور تولید مثل جهت تولید دانه ها استفاده می نمایند. این مواد مغذی ذخیره شده دربافت های گیاهی، مورد استفاده دام قرارمی گیرد. معمولاً تراکم مواد مغذی موجود در دانه بیش از مواد مغذی ذخیره شده در سایر اندام های گیاهی می باشد و دانه ها ارزش بیشتری در تغذیه دام دارند. مواد مغذی دریافتی توسط دام ها جهت رفع نیازهای رشد، نگهداری و تولید مورد استفاده قرار می گیرد. پروتئین ها نقش ساختمانی و نقش تنظیمی و نقش کاتالیتیک را در بدن برعهده دارند و از اسیدهای آمینه تشکیل شده اند که برخی از اسیدهای آمینه توسط بدن دام ها قابل سنتز نیستند و باید از طریق خوراک وارد بدن شوند (اسیدهای آمینه ضروری).
کربوهیدرات ها در بدن نقش ذخیره انرژی شیمیایی(گلیکوژن) و نیز انتقال انرژی شیمیایی در درون بدن را برعهده دارند. لیپیدها وظیفه ذخیره انرژی شیمیایی جهت بدن و نقش تنظیمی و نیز نقش در فراهم نمودن ویتامین های محلول در چربی دارند.معمولاً عمده مواد خوراکی مورد مصرف در دامپروری دارای منشاء گیاهی هستند و بخش اندکی از منابع خوراکی از بقایای جانوران و محصولات فرعی تغذیه انسان فراهم میگردند. اما در هر دو بخش ترکیب مواد تشکیل دهنده خوراک ها یکسان می باشد و به شکل زیر قابل طبقه بندی هستند. این نوع طبقه بندی در شناخت دقیق انواع مواد شیمیایی موجود در خوراک ها حائز اهمیت است.
هضم مقایسه ای درنشخوارکنندگان وغیرنشخوارکنندگان:
غذا معمولاً از بیومولکول ها که تشکیل دهنده ماکرومولکولها مانند پروتئینها، چربیها و پلی ساکاریدها می باشند تشکیل یافته است که این مولکول ها در دستگاه گوارش بصورت دست نخورده (Intact) قابلیت جذب ندارند و نمی توانند به همان گونه که تغذیه می شوند، وارد جریان خون گردند. بلکه باید مورد تغییر و دگرگونی قرارگیرند و به مواد ساده ترشکسته شود (Breakdown)، تا قابل جذب درخون و لنف گردند. به مراحل شکسته شدن اجزای غذا، هضم (گوارش) (Digestion) می گوئیم. و پس از انجام عمل هضم، مواد هضم شده از دیواره دستگاه گوارش جذب (Absorption) می گردد. جهت انجام عمل هضم اندام های تخصصی در جانوران فراهم آمده اند که با کمک یکدیگر و با انجام عملیات مختلف مکانیکی و شیمیایی عمل هضم و جذب را انجام می دهند. برخی از جانوران (نشخوارکنندگان) علاوه بر دو بخش مکانیکی و شیمیایی دارای بخش هضم میکروبی (Microbial digestion) می باشند. به منظور بررسی دقیق ترابتدا هضم در حیوانات تک معده ای را مورد بررسی قرارمی دهیم و سپس به ویژگیهای هضم درحیوانات نشخوارکننده می پردازیم.
هضم در تک معده ای ها
دستگاه گوارش در حیوانات تک معده ای شامل بخش های دهان (Mouth)، مری (Esophagus)، معده (Stomach)، روده کوچک (Small intestine)، روده بزرگ(Large intestine)، روده کور (Secum) و مخرج (Anus) می باشد. غدد برون ریز جگر(Liver) و لوزالمعده(Pancreas) نیز وظیفه تولید شیره گوارشی را برعهده دارند.
- دهان:
در حیوانات تک معده ای که دارای دندان در محوطه دهانی می باشند، اولین بخش هضم بصورت مکانیکی توسط خرد کردن غذا بوسیله دندان ها آغاز می گردد. جویدن موجب کوچکتر شدن قطعات خوراک و نیز مخلوط کردن غذا با بزاق(Saliva) میگردد. بزاق از غدد بزاقی (شامل غدد Parotid، تحت فکی Submaxillary و تحت زبانی Sublingual) ترشح می گردد که در تک معده ای ها دارای PH حدود 3/7 می باشد.
بخش اعظم بزاق(99%) را آب تشکیل می دهد. سایر مواد تشکیل دهنده بزاق شامل پروتئین موسین(Mucin) و یون های تشکیل دهنده بافر و آنزیم آمیلاز و آنزیم لیزوزیم می باشد. بزاق نشخوار کنندگان فاقد آمیلاز می باشد.
آنزیم آمیلازباعث شکستن میزان اندکی آمیوز تشکیل دهنده نشاسته در دهان می گردد. آنزیم لیزوزیم موجب تخریب اتصالات گلوکزآمین موجود در دیواره سلولی باکتری ها می گردد و موجب ازبین رفتن برخی باکتری های موجود در غذا می باشد. بنابراین در محوطه دهان هضم فیزیکی و اندکی هضم شیمیایی برروی خوراک ایجاد می گردد.
درحیوانات تک معده ای فاقد دندان (طیور) هضم مکانیکی در دهان انجام نمی شود اما بزاق بعنوان تسهیل کننده عبور ذرات غذا از محوطه دهان، ترشح می گردد. به دلیل عدم وجود دندان، اندازه ذرات مواد خوراکی جهت طیور محدود می باشد و غذا به سرعت از دهان عبور می نماید و هیچ گونه عمل هضمی در محوطه دهان انجام نمی گیرد. به همین دلیل توانایی چشایی در طیور نیز بسیار کم است (تعداد 24 پرز چشایی در مقابل 9000 پرز چشایی در انسان).
پس از عبور غذا ازدهان، وارد مری که مسیری مشابه لوله می باشد می گردد و توسط آن ذرات غذا از انتهای دهان تا معده یا چینه دان (طیور) منتقل می گردند.
- معده:
درمعده حیوانات تک معده ای مواد خوراکی مورد هضم شیمیایی قرار می گیرند. دیواره معده دارای غدد ترشحی می باشد که شیره معده را ترشح می نمایند.
شیره معده از دو بخش اصلی اسیدکلریدریک و آنزیم های معده می باشد که در محیط آبی به داخل معده ترشح می شوند. وظیفه اصلی اسید کلریدریک تبدیل پپسینوژن ترشح شده به پپسین می باشد. پپسین باعث شکسته شدن پیوندهای کووالانسی بین پپتیدها می گردد. عمل پپسین برروی اتصال بین اسیدهای آمینه آروماتیک (Tyr ، Try ، Phe) شدیدتر از سایر پیوندهای پپتیدی انجام می گیرد. آنزیم رنین (Renin) از سلول های معده ترشح می گردد و موجب انعقاد پروتئین های شیر می گردد. تعداد اندکی آنزیم لیپاز نیز توسط معده تولید می گردد. در طیور شیره معده توسط پیش معده (Preventricalus) ترشح می گردد و وظیفه شکستن پروتئین ها را بر عهده دارد، اما به دلیل عبور سریع خوراک از پیش معده معمولاً تاثیر اصلی آنزیم پپسین در محل سنگدان می باشد و هضم آنزیمی به میزان اندکی در پیش معده انجام می شود.
سنگدان (Gizzard) یا معده عضلانی عضو بعدی دستگاه گوارش در طیور می باشد که با داشتن عضلات قوی و مخاط ضخیم عمل هضم فیزیکی را بر روی ذرات غذا انجام می دهد و ذرات بزرگ را به ذرات کوچکتر تقسیم می نماید.
- روده کوچک:
در حیوانات تک معده ای غذا پس از عبور از معده یا سنگدان (درطیور)، وارد روده کوچک می گردد. هضم آنزیمی مهمترین فعالیت در روده کوچک می باشد. ترشحات کبد و پانکراس در محوطه دوازدهه به داخل روده کوچک وارد می شوند. کبد صفرا (Bile) را به داخل روده ترشح می نماید. صفرا از نمک های سدیم و پتاسیم به همراه اسیدهای صفراوی، رنگریزه های بیلی وردین (Biliverdine)، بیلی روبین (Bilirubin)، کلسترول (Cholesterol) و پروتئین موسین (Mucin) میباشد. وظیفه اصلی صفرا تبدیل چربی های موجود در خوراک به شکل امولیسیون (Emolcified) و کمک به فعال کردن آنزیم لیپاز ترشح شده از پانکراس می باشد. املاح صفراوی خاصیت دوگانه دوست (Amphipathic) دارند و دارای دو بخش هستند، بخش محلول در چربی و بخش محلول در آب. منوگلیسیریدها و اسیدهای چرب در داخل این نمک های صفراوی بخوبی حل می شوند. نمک های صفراوی علاوه بر ویژگی حل نمودن چربی ها در خود، قابلیت تشکیل میسل (Micelle) را دارد. ترکیبات موجود در میسلها طوری مرتب شده اند که گروه های قطبی آنها در سمت خارج میسل قرار گرفته اند. قطر میسل ها حدود 30 تا 100 (آنگستروم) می باشد.
چربی های وارد شده به دوازدهه ابتدا به کمک نمک های صفراوی تشکیل قطرات امولسیون چربی را با قطر حدود 5000 می دهند. سپس لیپاز ترشح شده از لوزالمعده موجب جدا شدن اسیدهای چرب از تری گلیسیرید می گردد و اسیدهای چرب به همراه مونوگلیسریدها و نمک های صفراوی تشکیل میسل ها را می دهند. لیپازبه شکل زیر تری گلیسیریدها را به دی گلیسیرید و مونوساکارید تبدیل می نماید:
پانکراس نیز ترشحات خود را به نام شیره پانکراس در محل دوازدهه به دستگاه گوارش وارد می نماید. ترشح شیره پانکراس توسط ورود غذا به دوازدهه آغاز می شود. با حضور اسید در دوازدهه، سلول های مخاطی این بخش اقدام به ترشح هورمون سکرتین (Secretin) به داخل خون می نماید و هورمون سکرتین از طریق گردش خون موجب تحریک سلول های پانکراس و ترشح بی کربنات به داخل روده می گردد.
همچنین ورود پپتیدها و مواد غذایی از معده به روده موجب ترشح هورمون کوله سیستوکینین (Cholecystokinin) از سلول های اپیتلیال دوازدهه می گردد، این هورمون نیزازطریق جریان خون به پانکراس منتقل شده و موجب ترشح آنزیم های تریپسینوژن (Trypsinogen)، کیموتریپسینوژن (Chymotrypsinogen)، پروکربوکسی پپتیدازهای A و B، α–آمیدز، لیپاز، لستینازها (Lecithinases) و نوکلئازها (Nucleases) می باشد.
بی کربنات ترشح شده به محیط دوازدهه نقش تنظیم (افزایش) pH مواد تخلیه شده از معده و خنثی نمودن اسید را برعهده دارد و pH این مواد گوارشی را به pH اپتیمم جهت فعالیت آنزیم های پانکراس (7-9pH=) (7←pH→9) می رساند.
آنزیم های پپتیداز(شکننده پروتئین) موجود در شیره لوزالمعده به شکل پیش آنزیم می باشند. تریپسینوژن توسط آنزیم انتروکیناز (Entrokinase) که از سلول های اپیتلیال دوازدهه ترشح می شود، به تریپسین تبدیل می شود. حضور آنزیم تریپسین در ادامه خود باعث افزایش سرعت تبدیل تریپسینوژن به تریپسین می گردد. عمل آنزیم تریپسین شکستن پیوند پپتیدی تشکیل شده توسط عامل کربوکسیل اسیدهای آمینه لایزین و آرژنین می باشد. نقش دیگر تریپسین، فعال ساختن کیموتریپسینوژن و تبدیل آن به کیموتریپسین می باشد. کیموتریپسین موجب شکستن پیوندهای پپتیدی تشکیل شده توسط گروه کربوکسیل اسیدهای آمینه آروماتیک می باشد (Tyr, Trp, Phe).تریپسین موجب تبدیل آنزیم های پروکربوکسی پپتیداز به کربوکسی پپتیداز می گردد. آنزیم های کربوکسی پپتیداز موجب جدا کردن اسیدهای آمینه از انتهای کربوکسیل زنجیر پلی پپتیدی می باشند.
آنزیم α–آمیلاز ترشح شده از لوزالمعده موجب شکستن پیوندهای 4→1α بین ملکولهای گلوکز موجود در نشاسته یا گلیکوژن و آزادسازی گلوکز می گردد.
دوآنزیم لستیناز (Lecithinase) وظیفه شکستن ملکول لستین و جداسازی یک ملکول اسید چرب را برعهده دارند. اسیدهای نوکلئیک موجود در خوراک توسط آنزیم های Deoxyribonuclease و Ribonucleas شکسته می شوند و به نوکلئوتیدها تبدیل می شوند و سپس مجدداً نوکلئوتیدها توسط این گروه از آنزیم ها شکسته شده و به اجزای تشکیل دهنده خود یعنی فسفر، قند و باز پورین یا پیریمیدین تبدیل می شوند.
دیواره روده باریک با تولید آنزیمهای مالتاز، لاکتاز و ساکاراز موجب شکسته شدن دی ساکاریدهای ماتوز، لاکتوز و سوکروز(Sucrose) به منومرهای تشکیل دهنده خود می گردند. در طیور آنزیم لاکتاز ترشح نمی گردد. بنابراین منطقه فعال هضمی درروده باریک، منطقه دوازدهه می باشد. دو بخش ژوژنوم (Jejunum) و ایلئوم (Ileum) که بخش های میانی و انتهایی روده باریک می باشند در جذب مواد مغذی هضم شده فعال هستند.
باقیمانده غذا که از روده باریک خارج می شود بیشتر مواد هیدرولیز شده خود را توسط روده جذب نموده است. اما بخش های غیرقابل هضم مانند سلولز و همی سلولز و لیگنین و مقداری از پروتئین ها و کربوهیدرات ها که در داخل این بخش های غیرقابل هضم بخصوص در داخل لیگنین به دام افتاده اند، به روده بزرگ وارد می شوند.
- روده بزرگ:
اولین بخش ازروده بزرگ، روده کور(Secum) نامیده می شود که دارای جمعیت میکروبی می باشد و هضم میکروبی درحیوانات تک معده ای بخصوص اسب در این عضو انجام می پذیرد. تخمیر میکروبی انجام شده در روده کوراسب شبیه به تخمیر در معده حیوانات نشخوار کننده است و تخمیر بر روی سلولز و کربوهیدرات های غیر قابل هضم دیگر انجام می شود و تولید اسیدهای چرب فرّار می گردد. اما پروتئین های تولید شده در سکوم به اندازه پروتئین های تولید شده در شکمبه نشخوارکنندگان، قابلیت جذب و بهره وری جهت اسب ندارند. مقداری ویتامین های محلول در آب نیز توسط هضم میکروبی در سکوم اسب ایجاد وجذب می گردد. سکوم در طیور فعالیت قابل توجهی ندارد. بخش های قولون کوچک، قولون بزرگ و راست روده(Rectim) سایر بخش های تشکیل دهنده روده بزرگ هستند که جذب آب باقیمانده در مواد خوراکی در این بخش انجام می پذیرد.
در روده بزرگ تک معده ای ها، مواد فیبری هضم شده مورد تخمیر میکروبی قرار می گیرند و برخی ویتامین های محلول در آب و ویتامین K و برخی مواد پروتئینی با منشاء میکروبی تشکیل می گردند که تقریباً قابل جذب نیستند و از طریق مدفوع خارج می گردند. کلیه مواد هضم نشده، اندکی آب، ترشحات هضمی بدن، سلول های جدا شده از مخاط دستگاه گوارش و مواد حاصل از فعالیت میکروب ها در دستگاه گوارش، تشکیل مدفوع را می دهند.
در طیور طول روده بزرگ نسبتاً کوتاه است و در انتها به کلوآک ختم می شود که محل مشترک مجرای گوارشی، ادراری و تناسلی می باشد.
- مراحل جذب مواد مغذی: (Nutrient absorption)
جذب مواد مغذی شامل انتقال فرآورده های نهایی هضم از محوطه دستگاه گوارش به داخل خون یا لنف می شود. در تک معده ای ها محل اصلی جذب روده باریک می باشد. سطح روده باریک دارای چین خوردگی ها و پرزهای فراوانی می باشد که به شکل زاویه انگشت مانند (Villi) در سطح روده قرار دارند و موجب افزایش سطح تماس مواد خوراکی هضم شده با روده می گردند.
جذب مواد مغذی به شیوه های مختلفی در روده انجام می شود:
الف) جذب بصورت غیرفعال (انتشار) (Passive transport) (Diffusion)
که نفوذ مولکول ها از ناحیه با غلظت بالا به ناحیه با غلظت پایین می باشد و سرعت نسبتاً کمی دارد.
ب) جذب بصورت انتقال فعال (Active transport)
در این روش مواد مغذی با صرف انرژی از محوطه دستگاه گوارش به داخل سلول های مخاطی روده وارد می شوند. عموم قندها و اسیدهای آمینه بصورت فعال جذب می گردند.
ج) در نوزادان تازه متولد شده عمل جذب مولکول های اینیوگلوبرسین موجود در آغوز (کلستروم) بصورت بلعیده شدن دست نخورده (Pinocytosis) می باشد.
- جذب انواع بیومولکول ها:
الف) کربوهیدرات ها:
همان گونه که اشاره گردید α–آمیلاز موجود در بزاق و لوزالمعده موجب شکسته شدن مولکولهای نشاسته و گلیکوژن و آزادسازی گلوکز می گردد. دی ساکاریدها نیز توسط آنزیم های هیدرولیز کننده خود که از روده ترشح می شوند به مونومرهای تشکیل دهنده خود تبدیل شده و به شکل فعال و با صرف انرژی به درون سلول های بافت مخاطی روده منتقل گردیده و سپس از طریق سیاهرگ کبدی (Portal vein) به کبد وارد می شود.
ب) چربی ها:
پس از جذب غیرفعال اسیدهای چرب و مونوگلیسیریدها به درون سلول های اپیتلیال (مخاطی) روده، در این سلولها مجدداً سنتز تری گلیسیرید صورت می گیرد و تری گلیسیریدهای تولید شده در سلول های مخاطی معده به شکل ذرات کوچک کروی بنام کیلومیکرون به درون رگ های لنفی موجود در پرزهای روده وارد می شوند. چربی هایی که دارای اسیدهای چرب کوتاه زنجیر می باشند، می توانند بدون تشکیل کیلومیکرون به سیاهرگ و جریان خونی منتقل شوند. در طیور عمده تری گلیسیرید به جریان خون سیاهرگی وارد می شود. به این نوع چربی ها که به داخل سیاهرگ وارد می شوند پورتومیکرون (Portomicrons) می گوییم.
ج) پروتئین ها:
پروتئین های موجود درخوراک توسط فعالیت انواع آنزیم های پپتیداز به اسیدهای آمینه و الیگوپپتیدهای کوچک تبدیل می شوند. الیگوپپتیدها به شکل فعال به سلول های مخاطی روده وارد می شوند و توسط آنزیم های دی پپتیداز و تری پپتیداز، هیدرولیز می شود و به اسیدهای آمینه تشکیل دهنده خود تجزیه می شوند.
اسیدهای آمینه به طریق فعال به سلول های مخاطی روده جذب می گردند. جهت جذب اسیدهای آمینه خنثی، اسیدی یا بازی مکانیسم های ویژه ای وجود دارد و اسیدهای آمینه هر گروه، در سرعت جذب با یکدیگر رقابت دارند.
باید توجه داشت که کل اسیدهای آمینه موجود در محوطه روده مربوط به پروتئین های خوراک نیستند بلکه تعدادی از اسیدهای آمینه مربوط به آنزیم های پروتئینی ترشح شده از دستگاه گوارش و دارای منشاء داخلی هستند اما این اسیدهای آمینه نیز همراه با اسیدهای آمینه خوراک جذب می گردند و به سیاهرگ کبدی منتقل می گردند.
د) مواد معدنی:
جذب مواد معدنی در روده به دو روش
الف) انتشار
ب) جذب توسط مولکول های حامل انجام می پذیرد.
کلسیم: حضور پروتئین ویژه ای بنام (Calcium binding protein) (CaBP) و با کمک ویتامین D3 (کوله کلسیفرول) در روده جذب می گردد. شرایط فیزیولوژیک دام، حضور سایر عوامل شیمیایی و عناصر معدنی از جمله فسفر بر روی جذب کلسیم موثر می باشد. مرغ تخمگذار در حال تولید تخم مرغ جذب کلسیم بهتری نسبت به مرغان تخمگذار فاقد تولید تخم مرغ دارند. افزایش غلظت فسفر موجب کاهش جذب کلسیم و برعکس می گردد. حضور ترکیبات شیمیایی مانند اسید فایتیک (Phitic acid) موجب به دام انداختن عناصر معدنی و عدم جذب این عناصر می گردد.
ﻫ) ویتامین ها:
ویتامین های محلول در آب به دو شکل انتشار ساده و جذب توسط مولکول های حامل در روده جذب می گردند. ویتامین B12 جهت جذب، نیاز به یک مولکول گلایکوپروتئین حامل دارد در مقابل اسید فولیک به راحتی به درون سلول های مخاطی روده انتشار می یابد. ویتامین های محلول در چربی همانند مولکول های چربی به شکل انتشار به داخل سلول های مخاطی روده وارد می شوند و سپس در داخل این سلول ها با مولکول های پروتئین ترکیب می شوند و به شکل مولکول های لیپوپروتئین به جریان خون وارد می شوند.
هضم در نشخوارکنندگان (Digestion in Ruminants)
 دام هایی مانند گاو و گوسفند دارای معده ای چهارقسمتی می باشند. این معده پیچیده موجب انجام تخمیرهایی میکروبی درشکمبه و نگاری می گردد و موجب هضم بخش قابل توجهی از مواد سلولزی موجود در خوراک می شود. به این ترتیب دام های دارای معده چهارقسمتی قادرند که غذاهای شامل علوفه و موادخشبی با فیبر بالا که عمدتاً از پلی ساکاریدهای دارای پیوند β می باشند، تغذیه نمایند. این حیوانات همچنین قادر هستند خوراک هایی را که برای بار اول بلعیده می شوند را بالا آورده و پس از آغشته نمودن مجدد به بزاق و جویدن مجدد، دوباره بلع کنند. این عمل نشخوار(Rumination) نامیده می شود.

گاو گوشتی

گاو شیری

مرغ گوشتی

مرغ تخمگذار

دیدگاه ها


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید

همزمان با تأیید انتشار دیدگاه من، به من اطلاع داده شود.
* دیدگاه هایی كه حاوي توهين است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن دیدگاه های خود به صورت حروف لاتين (فينگليش) خودداري نماييد.