شرحی بر اکولوژی علف های هرز

  • تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۳
  • بازدید : ۱۹۱۳
زیست شناسی علف های هرز از تندش (‌جوانه زدن )‌دانه ، برقراری گیاهچه بذری ،‌رشد و نمو و تولید مثل آنها صحبت می کند . در صورتی که بوم شناسی علف های هرز ،‌توسعه ی یک گونه در داخل یک جمعیت و توسعه جمعیت ها در داخل یک جامعه در ناحیه ی معینی مورد بحث قرار می دهد . عوامل متعدد محیطی اثر عمیق روی همه ی این سیستم ها و فرآیندها دارند . محیط و جامعه زنده با هم اکوسیستم نامیده می شوند . وراثت ، ریخت یک موجود زنده ، استعداد رشد ، نحوه ی تولید مثل ،‌طول عمر و ... را تعیین می نماید . محیط اندازه ی پیشرفت این فرآیندهای حیاتی را مشخص می سازد . کسب اطلاعاتی در مورد زیست شناسی علف های هرز و بکارگیری مدیریت عوامل محیطی ، تغییر جمعیت ها و جوامع گیاهی را در جهت معینی امکان پذیر می سازد .
- سبز شدن بذر علف های هرز :
جوانه زنی شامل یکسری مراحل پی در پی می باشد که به فعال شدن رویان و ظهور آن از دانه منجر می شود و برای رخداد این فرآیند ، بذر ها احتیاج به محیطی دارند که رطوبت ، اکسیژن ،‌حرارت و نور مناسب را فراهم سازد . جوانه زدن شامل حوادث مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی زیر می شود :
- افزایش تنفس و ساختن مواد
- آبگیری بافت ها
- جذب
- ظاهر شدن جنین
- آماس و جذب آب
- شروع تقسیم سلولی و بزرگ شدن آنها
O2 - فعالیت آنزیمی و هضم
- انتقال مولکول های هیدرولیز شده به محور جنین
- تولید بذر در شرایط نامساعد :
علف های هرز در شرایط نامساعد نیز قادرند بذر تولید کنند . در شرایط نامطلوب و با حاصلخیزی کم زمین ، دمای پایین ، کمی‌ آب و کوتاه بودن فصل رشد ،‌ علف های هرز موفق ، بذر تولید می کنند . مثلا سلمه ،‌توق ،‌دم روباهی و تاتوره می توانند در اواسط شهریور جوانه بزنند و رشد کنند و قبل از فرا رسیدن زمستان و شروع یخبندان بذر های خود را تولید کنند . بعضی از آن ها به فاصله کوتاهی پس از گرده افشانی تولید بذر می کنند . پیچک و فرفیون 10 روز بعد از گرده افشانی بذور کامل را تولید می کنند .
- تعداد بذر علف های هرز :
بقای نسل گونه های مختلف گیاهان بستگی زیادی به تعداد بذر تولیدی و قوه نامیه آن ها دارد و مطالعات نشان می دهد که تعداد بذر گیاهان وحشی و علف های هرز خیلی بیشتر از انواع اهلی آنهاست و مثلا در یک بوته چاودار وحشی تا 250 عدد بذر شمارش کرده اند.
تمام موجودات زنده ای که در یک جامعه ی زیستی عضویت دارند تحت تاثیر سه دسته عوامل محیطی قرار می گیرند . این سه دسته عوامل موثر در یک محیط عبارتند از :‌
۳- رابطه ی علف های هرز با عوامل حیاتی :‌
موجودات زنده ای که در یک جامعه زیستی به سر می برند ممکن است ارتباطات مختلفی با یکدیگر داشته باشند . هر نوع ارتباط بین موجودات زیستی خود نوعی عامل زیستی محیط است . بین گیاهان هرز و عملیات زراعی نیز روابطی موجود است که به طور اختصار به آن ها اشاره می شود :‌
عملیات زراعی : بعضی از گیاهان هرز به عملیات زراعی حساسیت دارند بطوریکه دخالت انسان سبب نابودی آن ها می شود مانند گیاهان مخصوص اراضی مخروبه ؛ برخی از علف های هرز برعکس طالب این گونه عملیات هستند ( باعث دوام و بقای آن ها می شود) مثلا تلخ بیان و شیزین بیان با شخم زدن زمین از داخل مزرعه خارج می گردند. برعکس پیچک پس از شخم و آبیاری زمین در داخل مزرعه نمودار می شود . ورک با تغییر وضع فیزیکی زمین مثل کود دادن نابود می گردد . منظور از عملیات زراعی ، شخم ، آبیاری ، کوددهی و دیگر عملیاتی که برای گیاه زراعی انجام می شود نه عملیاتی که برای دفع علف های هرز صورت می گیرد .
موجودات ذره بینی : مانند نماتدها و میکروارگانیسم هایی که باعث بیماری در بعضی گیاهان زراعی می شوند روی انواع بخصوصی از علف های هرز زندگی می کنند.
حشرات : بدلیل انواع متعدد حشرات و ارتباط بیشتری که با گیاهان دارند ، همبستگی زیادتری نیز بین آن ها هست . حشرات اغلب از یک نوع گیاه خاص و حتی از یک عضو به خصوص آن تغذیه می کنند و بدین ترتیب وابستگی زیادتری بین‌آنها وجود دارد . حشرات با کمک به گرده افشانی موجب بقای نسل برخی گیاهان شده ، برخی نیز سبب انتشار انواعی از گیاهان و برخی نیز بدلیل افزایش جمعیت باعث انهدام گیاه مورد علاقه ی خود خواهند شد.
حیوان :‌ علف و حیوان علف خوار لازم و ملزوم یکدیگرند ؛ حیوان در مقابل تغذیه با علف های هرز باعث ازدیاد و انتشار آن می شود حتی در بعضی از مواقع توقف بذر علف های هرز در معده ی حیوان شرط سبز شدن آن است .

گیاهان زراعی : هر مزرعه علف های هرز مخصوص به خود را دارد . به عنوان مثال گل گندم را در مزارع گندم می بینیم ، سس در یونجه زار و تاکستان مشاهده می شود . قیاق مخصوص مزارع آبی است و خارخسک معرف اراضی بایر است . همانگونه که بین علف های هرز و گیاه زراعی همبستگی وجود دارد ، امکان نبود سازش نیز وجود دارد بطوریکه اگر در زمینی که علف های هرز مخصوص وجود دارد نوعی گیاه زراعی را که با آن ها سازش ندارند بکاریم، علف های هرز خود بخود از بین می روند . در اصطلاح این گیاه زراعی را گیاه خفه کننده یا زراعت پاک کننده می گویند که در برنامه ی تناوب برای از بین بردن علف های هرز مورد استفاده قرار می گیرد مثل غلات یا آفتابگردان .
انسان :‌ انسان به صورت های مختلف و از راه های گوناگون در وضع علف های هرز دخالت می کنند و از لحاظ تغذیه خود و دام های خود با علف های هرز سر وکار دارد . در حال حاضر نیز نظر مساعد انسان نسبت به بعضی از انواع گیاهانی که مورد نظر وی هستند باعث بقای آن ها می شود یا برعکس کوشش او در انهدام و فنای انواعی که زیان آور محسوب می شوند منجر به انهدام آن ها خواهد شد . ایجاد شهر ، شهرک ، ساختمان های مسکونی ، راه و .. در تغییر وضع محیط و علف های هرز مؤثر است .
2- رابطه ی علف های هرز و عوامل مربوط زمین :
‌ این عوامل شامل فاکتورهای توپوگرافیک (‌نقشه برداری )‌ ارتفاع و شیب و نیز پارامترهای مربوط به خاک مثل PH ، بافت خاک ، ‌زه کشی خاک ، ‌حاصلخیزی خاک و مواد آلی و معدنی موجود در خاک و ... است.
الف)‌ ترکیب فیزیکی و شیمیایی زمین : یکی از شرایط موفقیت در کشت گیاهان زراعی مناسب بودن زمین برای کاشت محصول زراعی مورد نظر است ؛‌یعنی زمین شنی یا سبک برای شبدر مناسب است یا برای اسپرس زمین آهکی باید انتخاب شود . البته این نوع نتایج با تجربه ی مکرر و تجزیه ی شیمیایی خاک بدست می آید ولی در گیاهان خودرو این انتخاب به عهده ی طبیعت است . علف های هرز موجود در هر مزرعه آن هایی هستند که توانسته اند خود را با محیط هماهنگ سازند . بنابر این گونه های علف هرز بر حسب جنس زمین و ترکیب شیمیایی هر زمین محدود و مشخص خواهد شد ،‌ بطوریکه با مشاهده انواع علف های هرز در یک مزرعه یا زمین ترکیب و جنس آن زمین را به طور تقریب می توان تعیین کرد مثلا ورک و شبدر مخصوص اراضی شنی هستند ،‌کاهوی وحشی و کاسنی مخصوص اراضی رسی اند ،‌علف شور و اسفناج وحشی در اراضی شور و قلیایی می رویند . آلاله وحشی علف زمین های باتلاقی و شقایق و اسپرس وحشی علف های اراضی آهکی هستند .
ب)‌ نوع زمین : منظور از زمین ،‌ دایر ،‌ دایر یا مخروبه بودن آن است که با گونه های خاص علف های هرز بستگی دارد. در زمین دایر که در آن گیاهان زراعی کاشته می شوند هر نوع محصولی علف هرز مخصوص به خود را دارد . در اراضی بایر علف های هرزی می رویدکه در سایر اراضی دیده نمی شود . مثلا سلمه تره در اراضی آباد و دایر رشد و نمو می کند و قیاق مخصوص مزارع آبی است و در اراضی بایر دیده نمی شود . علف های هرز بایر خاص این نوع اراضی هستند و در اراضی دایر قادر به ادامه زندگی نیستند . اگر زمین بایری به دایر تبدیل شود علف های هرز آن بتدریج عوض می شوند ؛ ‌خارشتر ،‌ ورک و جغجغه مخصوص اراضی بایرند . در اراضی دایر که الزاما آبیاری و کود دهی می شوند ناچار از بین می روند . خار خسک معرف اراضی بایر است . اراضی مخروبه یا زمین هایی که چند سالی زیر کاشت بوده و بعد رها شده اند نیز علف های هرز مخصوص به خود دارند . اکثر علف های هرز این زمین ها هیچ شباهتی با زمان بایر بودن یا هنگام دایر بودن آن ها ندارند مثلا تاتوره ، تاج ریزی و ازمک از این دسته علف های هرز هستند .
ج )‌ ارتفاع محل : ‌علف هایی که در کنار دریا و در سطح دشت می رویند با علف های هرزی که در مزارع واقع در ارتفاعات سبز می شوند کاملا متفاوتند ؛ ‌حتی دو بوته از یک گونه ی علف هرز که در دو مزرعه متفاوت از لحاظ ارتفاع می رویند ، ‌ساختمان متفاوتی خواهند داشت .
- رابطه ی علف های هرز و عوامل اقلیمی :‌
عوامل اقلیمی موثر بر رشد ونمو گیاهان شامل نور (‌کیفیت ،‌ شدت ، ‌مدت )‌،‌دما (‌حداقل، ‌حداکثر ،‌ معدل ماهانه ،‌سالیانه ،‌روزانه و دوره های یخبندان ) ،‌رطوبت ، ‌باد (‌جهت ،‌سرعت ، ‌مدت )‌ و اتمسفر (‌میزان CO2 ،‌O2 ‌و مواد سمی و رطوبت نسبی )‌ می باشد . علف های هرز در مقابل شرایط خشکی و سرماهای بی موقع محفوظ تر می مانند . اغلب مشاهده می شود که بر اثر سرمای شدید ،‌ زراعت از بین می رود ولی علف های هرز که با زراعت و شرایط واحدی بوده اند مقاومت کرده ، کمتر دچار زیان می شوند . بذر علف های هرز نیز برای انتشار و ماندن در خاک و حفظ قوه ی نامیه ی خود مقاومتر و مجهز تر از بذر گیاهان زراعی است .

دیدگاه ها


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید

همزمان با تأیید انتشار دیدگاه من، به من اطلاع داده شود.
* دیدگاه هایی كه حاوي توهين است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن دیدگاه های خود به صورت حروف لاتين (فينگليش) خودداري نماييد.