کنترل اکولوژیکی علف های هرز در کشاورزی ارگانیک

  • تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۳
  • بازدید : ۴۹۷۵
علفهای هرز از دیر باز به عنوان رقیب و دشمن گیاهان زراعی در جهت کاهش تولید آنها مطرح بوده اند . یکی از راه های اصلی مبارزه با علف های هرز استفاده از علف کش هاست که امروزه گسترش زیادی یافته است . با توجه به هزینه زیاد مصرف سموم و همچنین اثر مخرب زیست محیطی آن امروزه محققین سعی می کنند با استفاده از روش های زراعی مانند تناوب وروشهای خاص شخم و یا روشهای بیولوژیکی مانند استفاده از حشرات و عوامل بیماری زا گامی در جهت کاهش سهم سموم در کنترل علف هرز بردارند . هیچ یک از روشهایی که در کشاورزی ارگانیک استفاده می شود به تنهایی نمی تواند جایگزین علف کش ها باشند و باید همواره ترکیبی از این روشها را در جهت کنترل علف های هرز به کار برد . باید این نکته را متذکر شد که اگر انتخاب و کاربرد این روشها بر اساس مطالعه و واقعیت های منطقه باشد تا حد زیادی مصرف علف کش ها و به تبع آن اثرات مخرب زیست محیطی آنها را کاهش می دهد.
کنترل علف های هرز یکی از جنبه های مهم تولید در هر نظام کشاورزی است . علف های هرز به دلیل رقابت برای عوامل محیطی و نهاده ها با گیاهان زراعی، کاهش کیفیت و کمیت محصول و ایجاد پناهگاهی مناسب برای حشرات و عوامل بیماریزا می تواند مشکل ساز باشند . مبالغ هنگفتی که هر ساله کشاورزان صرف کاهش اثر سوء علف های هرز در محصولات خود می نمایند و همچنین خسارت هایی که آنها به علت عدم کنترل کافی علف های هرز متحمل می شوند نشانگر اهمیت این موضوع است . در حال حاضر کشاورزان آمریکایی سالانه حدود 2/6 میلیارد دلار صرف کنترل علف های هرز مزارع خود می کنند که از این میان 6/3 میلیارد دلار صرف خرید حدود 200 میلیون کیلو گرم سموم مختلف علف کش می شود. در آمریکا حدود 50% از کل عملیات شخم زنی در ارتباط با کنترل علف های هرز است و لازمه اجرای این عملیات شخم به کارگیری چهار ونیم میلیون دستگاه تراکتور و مصرف سالانه 75 میلیارد لیتر نفت خام است .
با وجود نقش زیاد علف کش ها در کشاورزی امروزی بعضی عوامل موجب شده که مسئله لزوم ارزیابی مجدد استفاده از این مواد مطرح شود .
1- منابع آب آشامیدنی مانند رود خانه ها و سفره های آب زیر زمینی به سموم علف کش آلوده شده اند و این موضوع سبب بروز بیماریهایی چون سرطان خون در میان انسانها شده است .
2- هزینه سنگین تهیه و مصرف این سموم سبب شده که کشاورزان کمتر از این مواد استفاده کرده و با استفاده از روشهای مناسب و کم هزینه دیگری بتوانند سود عایدی خود را افزایش دهند .
بر اساس تجربیات کشاورزان و نتایجی که از پژوهش های انجام شده توسط محققان به دست آمده مشخص شده که در کشاورزی یک سری روش های فیزیکی و بیولوژیکی برای کنترل علف های هرز وجود دارد که می توانند ضمن کاهش وابستگی کشاورزی به علف کش ها ، زمینه بهبود شرایط زیست محیطی و حصول عایدی مناسب در تولید را نیز فراهم کند .
از مهمترین این جایگزین ها می توان به اجرای تناوب زراعی استفاده از سیستم کشت مخلوط، کاشت محصولات پوششی با خواص آللوپاتیک ، استفاده از عوامل بیماریزا و حشرات آفت علف هرز و اجرای روشهای خاص در شخم اشاره کرد . در این مقاله سعی شده هر کدام از این روشها و تاثیر آنها بر کنترل علف های هرز و کاهش جمعیت آنها بحث شود .
اجرای تناوب زراعی :
استفاده از تناوب زراعی چارچوب اصلی کنترل پایدار علف های هرز را تشکیل می دهد . هر چند با اجرای تناوب زراعی مشکل تداخل ناشی از علف های هرز برطرف نخواهد شد اما بدین وسیله می توان گسترش جمعیت آنها را محدود کرده و از ایجاد تغییرات عمده در ترکیب گونه ها جلوگیری کرد از آنجا که گیاهان زراعی توسط گونه های خاصی از علف هرز که دارای تشابه در عادت های رشد با آنها باشند تحت تاثیر قرار می گیرند . لذا با کاشت متناوب محصولات مختلفی که در زمان رسیدگی و تاریخ کاشت ، توان رقابتی و نیازهای غذایی با هم متفاوت باشند ، می توان در رشد و تولید مثل گونه های معینی از علف های هرز خلل ایجاد نمود .
آلدریج ( 1984 ) گزارش می کرد که در تناوب ذرت ، گندم و سویا در مقایسه با کشت متوالی هر یک از این محصولات ، جمع علف های هرز کاهش یافت . در این آزمایش کشت متوالی ذرت سبب افزایش بذر علف هرز دم روباهی ، کشت متوالی گندم باعث گسترش بذوز دم روباهی و علف خرچنگی و کشت متوالی سویا موجب گسترش بذور دم روباهی و گاو پنبه شد . در مقابل ، در کشت متناوب این سه محصول تعداد بذور علف های هرز دم روباهی و علف خرچنگی با افزایش نسبتا کم همراه بود و تعداد بذور علف هرز گاو پنبه طی مدت یاد شده کاهش یافت . آلدریج با انجام این آزمایش نتیجه گرفت که کاشت متوالی یک محصول بیشترین فرصت ها را برای گونه هایی از علف های هرز که به خوبی با محیط سازگار شده اند فراهم می نماید . در حالی که اجرای تناوب استفاده از چنین فرصت هایی را برای گونه ها ی مذکور با محدودیت روبه رو می کند . نتایج حاصل از مطالعه طولانی مدت بر روی روش های مختلف کشت در مرکز تحقیقات رودال نشان داد که در کاشت ذرت پس از یک تناوب چند ساله غلات دانه ریز به اضافه شبدر قرمز در مقایسه با کشت ذرت پس از کشت متوالی ذرت با سویا رشد علف های هرز به میزان 30 تا 67 درصد کاهش داشت. در این مطالعه از هیچ علف کشی استفاده نشد و گونه هایی چون دم روباهی ، تاج خروس قرمز و سلمه تره علف های هرز غالب مزرعه بودند .
از دیدگاه اکولوژیکی تناوب هایی مطلوبند که شامل محصولات یک ساله وجینی مانند ذرت و سویا ، محصولات دانه ای تراکم پذیر با توان رقابتی بالا مانند جو و یولاف و محصولات چند ساله قابل درو مانند یونجه و شبدر باشند . زیرا چنین تناوب هایی شرایط محیطی ناپایدار و غالبا نامناسبی را برای تولید مثل و بقای علف هرز های یک ساله و چند ساله فراهم می نمایند . همچنین استفاده از محصولات زراعی خفه کننده مانند سودانگراس و ارزن ژاپنی در تناوب به علت آنکه این محصولات دارای رشد سریع ، تراکم پذیری بالا و دوره رشد و نموی کوتاهی می باشند در کنترل علف های هرز مفید است .
نظام کشت مخلوط( باتکیه بر استفاده از گیاهان پوششی خفه کننده یا دارای خواص آللوپاتیک :
با وجود مزایای اکولوژیکی استفاده از تناوب های زراعی متنوع و طولانی مدت ، توجه به بازدهی اقتصادی کوتاه مدت ممکن است کشاورز را به استفاده از نظام های کشت تک محصولی گیاهان نقدینه ، ترغیب نماید . کشت مخلوط یکی از راههایی است که امکان بهره گیری کشاورزان از برخی فواید اکولوژیکی را بدون آنکه نیازی به تعدیل کاشت محصولات نقدینه باشد فراهم می نماید .
کشت مخلوط عبارت است از کشت بیش از یک گیاه در یک قطعه زمین و در یک سال زراعی ، به ترتیبی که یگ گیاه در اکثر دوره رویش خویش در مجاور گیاه دیگر باشد . البته لزومی ندارد این گیاهان همزمان کشت و برداشت شوند .
سیستم کشت مخلوط در مناطق گرمسیری که در آنها نیروی کارگری و دامی به مراتب بهتر از ماشین آلات کشاورزی در اختیار هستند ، روش متداولی در تولید محصول است . نکات مثبت زیادی برای کشت مخلوط عنوان شده که یکی از آنها ، کنترل علف های هرز از طریق سایه اندازی با خواص آللوپاتیک گیاهان زراعی موجود در کشت مخلوط می باشد .
فاسیل و همکاران در 1997 تاثیر کشت مخلوط سورگوم و لوبیا را بر کنترل علف هرز استریگا بررسی کردند و مشاهده نمودند که جمعیت علف هرز به طور معنی داری کاهش یافت همچنین کشت مخلوط لوبیا و ذرت سبب کاهش جمعیت حلفه شد .
مجنون حسینی و کولار (1367) اثر سیستم کشت مخلوط لپه هندی و ماش را بر کنترل علف های هرز بررسی کردند. ایشان مشاهده نمودند که کاشت یک ردیف ماش در بین خطوط کشت لپه هندی نسبت به سیستم تک کشتی لپه هندی و کاهش جمعیت علف های هرز شد ، زیرا ماش با رشد سریع در اوایل دوره رشد و نمو لپه هندی ، می تواند سطح مزرعه را بپوشاند و از رشد و گسترش علف های هرز جلوگیری کند .
استینرنی در 1984 گزارشی پیرامون کاهش جمعیت علف های هرز مزرعه ذرت در کشت مخلوط ذرت با ماش یا ذرت با سیب زمینی شیرین ادامه داد . به طوری که در مقایسه با کشت متوالی ذرت که 2 تا 3 بار وجین لازم است تنها یکبار وجین برای غلبه بر علف های هرز مزرعه کافی است .
در مثال های فوق دلیل اصلی کاهش علف های هرز در مزارع کشت مخلوط سایه اندازی گیاه سریع الرشدی مانند ماش و لوبیا بر سطح مزرعه است که سبب خفگی علف های هرز می شوند .
از دیگر دلایل تاثیر کشت مخلوط بر کاهش جمعیت علف های هرز ترشحات آللوپاتیک بعضی گیاهان زراعی نظیر چاو دار و سورگوم است . مواد آللوپاتیک ترشحات شیمیایی هستند که از اندام های هوایی یا زمینی گیاه ترشح می شوند و بر فعالیت و رشد و نمو گیاهان دیگر اثرات مثبت یا منفی دارند . با کشت مخلوط چاودار و گندم میتوان از رشد گیاهان جوان قاصدک و تاج ریزی سیاه جلوگیری کرد که دلیل آن اثر بازدارندگی ترشحات ریشه چاودار بر جوانه زنی و رشد بذور این علف های هرز می باشد . از دیگر مثالهای تاثیر آللوپاتیکی می توان به تاثیر منفی ترشحات ریشه سورگوم و فلفل قرمز بر جوانه زنی گیاه گل جالیز اشاره کرد که از این اثر برای غلبه بر علف هرز گل جالیز در مزارع حبوبات استفاده می شود و حبوبات را همراه با سورگوم یا فلفل قرمز به صورت مخلوط کشت می کنند .
به طور کلی در کشت مخلوط با سایه اندازی و خفه کردن علف های هرز توسط گیاهان زراعی سریع الرشد می توان علف های هرز مزرعه را بدون کوچکترین آسیب زیست محیطی و صرف هزینه زیاد کنترل کرد . همچنین از خواص آللوپاتیکی گیاهان زراعی نیز می توان به عنوان حربه ای برای غلبه بر علف های هرز استفاده نمود .
گیاه پزشکی :
در بخش گذشته از اهمیت علف های هرز به عنوان رقیب و دشمن گیاهان زراعی نام برده شد و به لزوم کنترل آنها تاکید گردید . همچنین تناوب زراعی به عنوان یکی از روشهای غیر شیمیایی کنترل علف های هرز تشریح گردید . سایر روشهای جایگزین شامل استفاده از کشت مخلوط ، کاشت محصولات پوششی ، استفاده از عوامل بیماری زا و اجرای روشهای خاص را در این شماره می خوانیم .
استفاده از گیاهان پوششی :
در این روش گیاهان زراعی را در زمینی که از مالچ گیاهی پوشیده شده و عملیات شخم روی آن انجام نشده است ، می کارند . گیاه زراعی در مالچ حاصل از گیاه قبلی که معمولا توسط علف کش های عمومی مانند پاراکوات یا گلایفوست خشک شده اند یا بقایای بعد از برداشت محصول قبلی هستند یا در مرحله خاصی درو و در سطح مزرعه پخش می شوند ، کشت می شود . به عنوان مثال شیلینگ و همکاران ( 1985 ) گزارش نمودند که با کاشت آفتابگردان و سویا در بقایای خشک شده چاودار ، بر اثر حذف شخم و حضور مالچ گیاه چاودار وزن زنده علف های هرز سلمه تره و تاج خروس قرمز به میزان 99 و 96 درصد کاهش یافت .
کاشت ذرت به روش بدون شخم در بقایای خشک شده گندم نیز در مقایسه با تیمار شخم و بدون مالچ موجب کاهش رشد مخلوطی از گونه های علف هرز نیلوفر وحشی به میزان 79 درصد شد .
در آزمایش دیگری که توسط براسکو در سال 1987 انجام شد ، سویا در زمینی که تحت پوشش بقایای چاودار بود ، کشت شد . در این آزمایش وقتی گیاه چاودار به مرحله گلدهی رسیده بود توسط دروگر قطع و در سطح مزرعه پخش شد و سویا در خاکی که توسط بقایای چاودار پوشیده شده بود ، کشت شد . با اجرای چنین روشی رشد علف های هرز پهن برگ به میزان بسیار زیاد کاهش یافت و تنها برای کنترل بوته ها ی خود روی چاودار و بعضی گراسها مقدار علف کش مورد استفاده قرار گرفت . در این روش مدیریتی عملکرد سویا نسبت به روش متداول شخم مزرعه ، بیشتر بود و هزینه کنترل علف ها ی هرز نیز کمتر شد ، زیرا به میزان زیادی در هزینه های مربوط به خرید علف کش صرفه جویی شد . پانتام در 1983 گزارش کرد که در کرت هایی که انواع لوبیا سبز بدون انجام شخم در زیر مالچ حاصل از بقایای چاودار کشت شده بود ، در مقایسه با کرت های بدون مالچ که به روش متداول شخم زده شده بودند ، رشد علف های هرز حدود 80 درصد کاهش داشد .
از دلایل این کاهش جوانه زنی و رشد علف های هرز در زمین های تحت پوشش مالچ بروز اثرات آللوپاتی می باشد . مواد آللوپاتیک حاصل از تجزیه این بقایای گیاهی از جوانه زنی و رشد بسیاری از علف های هرز به ویژه گونه های پهن برگ جلوگیری می کند . علاوه بر این بسیاری از گونه های علف هرز با شرایطی سازگار یافته اند که در آن خاک همواره زیر و رو می شود . لذا عدم انجام شخم در این گونه نظام ها که خود عاملی در جهت تغییر شرایط محیطی لازم برای جوانه زنی بذور این قبیل علف های هرز است ، می تواند جمعیت آنها را کاهش دهد . بروز رقابت زود هنگام بین محصول پوششی مستقر و علف های هرز تازه سبز شده و سایه اندازی اندام های خشک شده این محصول بر روی علف های هرز نیز از جمله عوامل مهم دیگر در کنترل علف های هرز در این گونه نظام ها می باشند . البته باید به این نکته توجه کرد که این روش مناسب کاشت محصولات زراعی یا بذور درشت مانند سویا ، ذرت و نخود است که می توانند از زیر پوشش رشد کنند و خود را بالا بکشند . در حالی که گیاهانی مانند کلم ، کاهو و گوجه فرنگی که بذر ریزتر دارند در زیر مالچ های ایجاد شده در اثر سایه اندازی مالچ توانایی اینکه خود را بالا بکشند ندارند و تحت اثر سایه اندازی مالچ در زیر بقایا و پوشش گیاهی از بین می روند یا گیاهچه های ضعیفی تولید می کنند .
استفاده از عوامل بیماریزا و حشرات آفت علف های هرز :
حشرات و عوامل بیماریزای گیاهی ، به عنوان عوامل کنترل بیولوژیکی علف های هرز ، تا به حال نقش محدودی در نظام های کشاورزی ایفا نموده اند . استفاده از حشرات به عنوان عامل کنترل کننده علف های هرز در کشت های چند ساله در مقایسه با کشت ها ی یک ساله با موفقیت بیشتری همراه است ، زیرا پایداری محیطی بیشتر در کشت های چند ساله این امکان را فراهم می سازد که نوعی حشره بتواند با تعداد نسبتا کم در مزرعه رها شده سپس جمعیت آن از طریق زاد و ولد افزایش یابد و آنقدر در مزرعه باقی بماند تا فراوانی گیاه میزبان ( علف هرز ) به حد پایینی برسد . این روش کنترل کم هزینه و طولانی مدت می باشد .
کنترل گل راعی که از علف های هرز مراتع می باشد توسط سوسک گونه Igemina مثالی از این موارد است .
استفاده از حشرات در کشت های یک ساله با مشکل مواجه است زیرا فرصت کافی برای تکثیر حشرات وجود ندارد . برای حل این مشکل باید حشرات را به میزان زیاد در آزمایشگاه تکثیر کرد . تا بتواند مزرعه را تحت پوشش قرار دهد و خود این موارد به دلیل هزینه تکثیر حشرات و محدودیت تکثیر آنها در مزرعه سبب ایجاد محدودیت هایی برای استفاده از حشرات در کشت های یک ساله می شود . برای حل این مشکل می توان در تغییر در شرایط محیطی مزرعه ، میزان تاثیر حشرات بومی بر روی علف های هرز مورد نظر را افزایش داد . به عنوان مثال براست و هوس ( 1988) نشان داده اند که بعضی از گونه های بومی سوسک ها در نظام های بدون شخم زراعت سویا شایع تر از نظام های شخم متداول بوده و در این گونه نظام ها علف های هرز بیشتری توسط جانوران یاد شده مورد حمله قرار می گیرد .
از عوامل بیماری زا به خصوص قارچها نیز می توان در کنترل علف های هرز استفاده نمود . قارچها در کشت های یک ساله و چند ساله توانایی زیادی در کنترل علف های هرز دارند . هزینه تولید قارچها نسبت به حشرات کمتر است و نسبت به حشرات در انتخاب میزبان تخصصی تر عمل می کنند . لذا عوامل مفیدی در کنترل علف های هرز به حساب می آیند . به عنوان مثال می توان به کنترل اویارسلام توسط قارچ که عامل بیماری زنگ است اشاره کرد . که استفاده از این قارچ در اویل بهار در مزرعه میزان رشد اویارسلام و تشکیل غده را به ترتیب 46 و 66 درصد کاهش داد و از گلدهی آن نیز به طور کامل جلوگیری کرد . البته تاکنون فرمولاسیونی برای این قارچ تهیه نشده است .
قارچ Alternaria cassiae نیز به عنوان یک علف کش میکروبی ، در کنترل گونه های cassia obtusifolia ، cassia occidentalis که از علف های هرز مزارع سویا در جنوب شرقی آمریکا هستند مورد استفاده قرار می گیرد . گزارشاتی نیز پیرامون کنترل علف های هرز مزارع ذرت ، پنبه و مراتع توسط عوامل بیماریزا داده شده است . در استفاده از این روش باید به این نکته مهم توجه کرد که حشره یا عامل بیماریزایی که استفاده می شود از گیاه زراعی به عنوان میزبان استفاده نکند . کاربرد این روش برای کنترل علف های هرز هم خانواده گیاه زراعی می تواند خطر حمله پاتوژن به گیاه زراعی را به همراه داشته باشد و برای جلوگیری از این خطر و یک انتخاب آگاهانه و مفید باید از بیولوژی و دوره زندگی ، تغذیه ، تولید مثل ، نحوه خسارت دهی و میزبانهای آفت یا عامل بیماریزا اطلاع کافی داشت .
استفاده از روشهای خاص شخم و اشعه افکن :
استفاده به موقع از ادواتی مانند پنجه غازی ، هرس و دندانه که سبب قطع و ریشه کن کردن علف های هرز می شود می تواند در کنترل علف هرز موثر باشد و تا حدود زیادی جایگزین استفاده از علف کش شود ، به خصوص آنکه هزینه تهیه و مصرف علف کش برای یک هکتار مزرعه حدود 4 تا 8 برابر استفاده از ادوات شخم است .
برای کنترل علف های هرز در محصولات ردیفی مانند ذرت و چغندرقند از ابزارهای مختلفی مانند کولتیواتر و وجین کن های برس دار استفاده می شود . از مزایای این وجین کن ها انعطاف پذیری برس ها و امکان استفاده از آنها در نزدیک محصول زراعی بدون آسیب رسیدن به آن است . باید به این نکته توجه کرد که ادوات مکانیکی تنها قادرند علف های بین ردیف ها را کنترل کنند و کنترل علف های هرز روی ردیف ها توسط این ادوات مقدور نیست . معمولا نابودی علف های هرز روی ردیف ها توسط علف کش صورت میگیرد .
استفاده از علف کش روی ردیف ها و کولتیواتر زدن بین ردیف ها می تواند تا حد زیادی علف ها ی هرز را کنترل کند ، ضمن انکه مصرف علف کش نیز در مقایسه با هنگامی که تنها از سموم برای کنترل علف های هرز استفاده می شود . کاهش می یابد در مورد محصولاتی مانند غلات دانه ریز که به صورت درهم کشت می شوند. می توان از ابزارهایی مانند دندانه استفاده کرد، مشروط بر آنکه استفاده ار آنها قبل از جوانه زنی و ظهور گیاه اصلی باشد. با این روش می توان علف های هرز جوان و استقرار نیافته را کنترل کرد.می توان بعد از تهیه بستر بذر اگر فرصت کافی داشته باشیم،کاشت گیاه زراعی را به تعویق بیاندازیم تا علف های هرز در اثر باران یا آبیاری سبز شوند و با ادواتی مانند پنجه غازی ، هرس یا دیسک سبک آنها را نابود کرد.باید به این نکته توجه کرد که استفاده از ادوات مکانیکی تنها مناسب کنترل علف های هرز یک ساله بوده علف های هرز چند ساله با اندام های تکثیری زیرزمینی را نمی توان با این روش کنترل کرد. سوزاندن علف های توسط آتش یکی دیگر از روشهای کنترل علف های هرز است . اساس کار این روش قرار گیری بافت های گیاهی در معرض حرارتی حدود 90 تا 100 در جه سانتی گراد به مدت کوتاهی است که سبب سوختن گیاه نمی شود بلکه باعث آبگیری سلولی ، انعقاد پروتئین ها و تخریب دیواره سلولی می شود . استفاده از اشعه افکن برای کنترل علف های هرز روی ردیف ها هنگامی صورت می گیرد که محصول زراعی هنوز از خاک خارج نشده است و علف های هرز سبز شده و در مرحله 2 تا 3 سانتی متری هستند . اگر مجبور به استفاده از اشعه افکن در محصولات سبز شده باشیم ، باید توسط صفحات محافظی که در محل خروجی آتش و شعله افکن نصب می شود و جریان آتش را هدایت می کند ، استفاده نمود تا محصول زراعی حداقل خسارت را ببیند . این روش در محصولاتی مانند پیاز ، سورگوم و پنبه استفاده می شود . باید به این نکته توجه داشت که به علت مصرف سوخت و هزینه زیاد و همچنین امکان آسیب رسیدن به گیاه زراعی ، تنها در محصولاتی که از نظر اقتصادی ارزش دارند و همچنین سایر روشهای مدیریتی علف هرز مقدور نیست ، از این روش استفاده شود .
نتیجه گیری :
علف های هرز همواره از مشکلات اصلی بخش کشاورزی بوده اند . مصرف علف کش ها که زمانی اصلی ترین را ه مبارزه با علف های هرز تلقی می شد ، امروزه کم کم جایگاه خود را از دست می دهد زیرا تجمع سموم در محیط زیست منجر به آلودگی منابع آب و خاک و رواج انواع سرطان ها میان انسانها شده است . روش های کنترل قدیمی مانند اجرای تناوب و شخم و همچنین روشهای جدید مانند استفاده از اشعه افکن و آفات و عوامل بیماریزا علیه علف های هرز مزرعه ، می تواند جایگزین مناسب برای علف کش ها باشد ، به شرط آنکه تحقیق کافی روی آنها انجام شود و تمام جوانب امر در نظر گرفته شود . در بسیاری از مواقع باید ترکیبی از این روشها را به کار برد تا به جواب مطلوب برسیم و کاربرد تنها یک روش در اکثر مواقع نتیجه مناسبی نمی دهد . باید به این نکته توجه نمود که انتخاب هر کدام از روشهای علف های هرز اعم از شیمیایی و غیر شیمیایی به عوامل گوناگونی نظیر اطلاعات موجود در باره مزرعه ، اطلاع از علف های هرز منطقه ، امکانات کارگری و ادوات موجود ، نوع محصول و هزینه های تولید دارد .
می توان با کاربرد روشهای زراعی و بیولوژیکی ذکر شده تا حد زیادی علف های هرز را کنترل نمود و از علف کش ها تنها به عنوان ابزاری برای بهبود تاثیر روشهای غیر شیمیایی استفاده نمود . طبیعی است که در این حالت مصرف علف کش ها نسبت به هنگامی که روش شیمیایی تنها ابزار کنترلی علف های هرز می باشد ، بسیار کمتر می شود و به تبع آن از اثرات مضر زیست محیطی آن به میزان زیادی کاسته شده و گامی به سوی کشاورزی ارگانیک برداشته می شود .

مهندس مجید بهنه ، مهندس امیرحسین نقیبی

دیدگاه ها


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید

همزمان با تأیید انتشار دیدگاه من، به من اطلاع داده شود.
* دیدگاه هایی كه حاوي توهين است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن دیدگاه های خود به صورت حروف لاتين (فينگليش) خودداري نماييد.