سازه های موثر بر بروز رفتارهای فحلی در گاو

  • تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۶
  • بازدید : ۹۷۰
سازه های موثر بر بروز رفتارهای فحلی در گاو
 بى حرکت ایستادن و اجازه سوارى دادن به گاو نر و یا یک گاو دیگر، اصلى ترین و مطمئن ترین نشانه فحلى، و بهترین شاخص است که نشان مى دهد ماده گاو یا تلیسه، در گامه پیش از تخمک ریزى قرار دارد و آماده پذیرش جنسى است. شدت و طول دوره بروز رفتارهاى فحلى در خلال چرخه فحلى، بین گاوهاى مختلف، بسیار متغییر است. تعداد جفتگیرى موفقیت آمیز با گاو نر، مى تواند تا ۲۰ بار نیز برسد. “برهم کنش اجتماعى”، سازه هاى مدیریتى، نوع ساختمانهاى نگهدارى و امکانات آن، محیط فیزیکى، تغذیه، سن، وضعیت فیزیولوژیکى، سازه هاى ژنتیکى، و بود یا نبود گاو نر در گله، بر بروز رفتارهاى فحلى تاثیر مى گذارند. هدف این مقاله ، بررسى جنبه هاى مهمتر این سازه ها، بر رفتار فحلى در گاو است.
بر هم کنش هاى اجتماعى(Social interactions)
بر هم کنش هاى اجتماعى، از جمله “چیرگى اجتماعى”(Social dominance)(چیره بودن بر دیگر افراد گله) بر بروز رفتارهاى فحلى، تاثیر مى گذارند. در تلیس هایى که به شکل گروهى نگهدارى مى شوند، برخى از تلیسه هاى فحل، سوارى مى گیرند. گاو هاى درشت جثه چیره، ممکن است از سوارى گرفتن گاوهاى زیردست(Subordinate)با جثه کوچک، جلوگیرى کنند، هر چند که در برخى پژوهش ها، رابطه اى بین درجه اجتماعى(Social Rank) و بسامد سوارى از نظر تعداد سوارى داده شده و تعداد سوارى گرفته شده، مشاهده نشده است. بر هم کنش هاى اجتماعى، بر زمان بندى بروز رفتار فحلى در گله و احتمالا بر ساز و کارهاى فیزیولوژیک موثر بر فحلى، تاثیر مى گذارند. در شرایطى که فحلى در گاوهاى گله همزمان شده بود، درجه اجتماعى گاوهاى چیره، اثر بسیار شدیدى بر طول دوره فحلى و نیز تعداد گاوهایى داشت که در هر زمان معین، فحل بودند. زمانى که اقدام به همزمان سازى فحلى در گله مى شود، ماده گاوها، تمایل به تشکیل گروه هایى دارند که انها را “گروه فعال جنسى”(Sexuall Active Group)مى نامند. جابجایى گاو ها در این گروه ها، اغلب بسیار زیاد است و اعضاى گروه، پیوسته، تغییر مى کنند. عملکرد جنسى گاوهاى نرى که پیش از جفتگیرى با ماده گاو ، سوارى گرفتن و یا سوارى دادن دیگر گاوها را مشاهده کرده اند، افزایش مى یابد. با همزمان کردن فحلى، تعداد گاوهایى که در تشکیل ” گروه جنسى فعال ” شرکت مى کنند، افزایش مى یابد. همزمان شدن فحلى ماده گاوها، به طور طبیعى نیز اتفاق مى افتد و بین گاوهاى جوان تر، شایع تر است. پدیده همزمان شدن فحلى در طبیعت نیز نشان مى دهد، گاوهاى فحل به گونه اى بر فحلى دیگر گاوهاى فحل در گله، اثر مى گذارند. متراکم شدن بروز فحلى، بین گاوهاى اصطبل هاى جاور نیز رخ میدهد، به ویژه اگر امکان تماس حسى وجود داشته باشد. در گروه هاى جنسى فعال، ماده گاوها، گاوهاى ماده ویژه اى را به عنوان شریک جنسى،(Sexual partner) بر مى گزینند و این تمایل، در گاوهاى مسن تر بیشتر دیده مى شود. ماده گاوها ، جذابیت جنسى کمترى براى دیگر گاوهاى گروه دارند اما بندرت به سوى آنها مى روند و یا در زمان فحلى تمایل به سوارى گرفتن دارند. برخى گاوها، درست بر عکس این رفتار را نشان مى دهند.
سازه هاى مدیریتى
تشخیص فحلى، یکى از مهمترین نگرانى هاى گاوداریهایى است که علاقه مند به بکارگیرى تلقیح مصنوعى هستند. دقت و کارایى مشاهدات مستقیم، به بسامد مشاهدات، طول دوره هر مشاهده، و زمان بندى دوره هاى مشاهده، بستگى دارد. براى افزایش کارآیى تشخیص فحلى، مى توان از روش همزمان سازى فحلى، بهره گرفت. بسامد بروز فحلى و طول دوره فحلى، کاملا متغییر بوده است و از این نظر، بین گاوهایى که فحلى طبیعى داشتند و آنهایى که با پروستاگلاندین همزمان شده بودند، تفاوتى دیده نشده است. در گاوهاى کوهان دار در مکزیک، طول میانگین دوره فحلى در حالت طبیعى و در گاوهاى همزمان شده با پروستاگلاندین به ترتیب، ۳/۱۵ و ۳/۱۳ ساعت و در تلیسه ها ۷/۲۱ و ۸/۱۹ ساعت بود. کارایى تشخیص فحلى در روش PRID و ایمپلاتست پروژسترون تقریبا برابر با ۷۰ درصد ولى براى روش پروستاگلاندین، ۴۴ درصد بود. مطالعه گاوهاى اروپایى نشان داده است که تراکم دام درواحد سطح موجب افزایش بسامد و برهم کنش هاى جنسى بین ماده گاوها مى شود. گاوهایى که در اصطبل نگهدارى مى شوند نسبت به آنهایى که در مراتع هستند، در هر دوره فحلى، سوارى بیشترى مى دهند. در مرتع ، زمان بیشترى صرف چرا مى شود و از این رو، زمان کمترى براى بروز برهمکنش هاى رفتارى وجود دارد. نوع مواد بستر نیز مى تواند بر بسامد رفتارى فحلى اثر داشته باشد. سطوح لغزنده، تاثیر نامطلوبى بر بروز فحلى دارند. سوارى گرفتن گاوهاى فحل روى سطوح چوبى بیشتر از سطوحى است که با کاه پوشیده شده اند(به ویژه، براى گاوهاى مسن تر) و براى سطوح سیمانى بیشتر از خاکى است.برخى پژوهشگران، نشان داده اند که سطوح بتونى، به میزان زیادى بسامد سوارى دادن و طول دوره فحلى را نسبت به سطوح خاکى، کاهش مى دهند.زمانى که مشکلات سم در گله شایع تر باشد، تفاوت بین سطوح بتونى و خاکى از نظر بسامد سوارى، به مراتب بیشتر است. سروصداى بلند از دیگر سازه هایى است که فعالیت سوارى دادن را کاهش مى ده، به ویژه اگر صدا نا منظم و غیر عادى باشد. سقف هاى کوتاه ساختمان، عمق زیاد گل ولاى، در انتظار زمان شیردوشى و تغذیه (شرطى است) بودن نیز بسامد سوارى دادن را کاهش مى دهند.
سازه هاى محیطى
سازه هاى محیطى، بر فعالیت هاى جنسى و بازدهى تولید مثل گاو، تاثیر مى گذارند. حتى “فاز ماه”(Lunar phase) مى تواند بر فعالیت فحلى تاثیر داشته باشد. در اواخر پاییز و اوایل زمستان رفتار فحلى، در مقایسه با تابستان، کمتر، و چرخه هاى فحلى نا منظم و تعداد روزهاى باز در ماه هاى زمستان بیشتر گزارش شده است. تداوم دماى محیطى بالا، موجب کوتاه شدن دوره فحلى و کاهش شدت فحلى در گاوهاى شیرى مى شود. انتقال گاوهاى اروپایى به نواحى نیمه گرمسیرى و گرمسیرى موجب کوتاه شدن طول دوره فحلى شد که ناشى از تاثیر تغییرات تغذیه اى، آب و هوا، و انگل ها بر تولید مثل است. در حالى که نزادهاى کوهان دار، در ماههاى گرم سال، رفتارهاى فحلى بیشترى را نشان مى دهند، در گاوهاى اروپایى، هواى سرد(اگر زیاد شدید نباشد) تاثیر مهارى کمترى بر بروز فحلى دارد تا هواى گرم. در ماههاى تابستان، طول دوره فحلى ماده گاوهاى هولشتن(لا ضریب چاقى لاغری۶/۲)، در محیط کاملا خنک(۱۶ ساعت) بیشتر از محیط نسبتا خنک(۵/۱۱ ساعت) بود. برخى گزارش ها حاکى از این هستند که فحلى، هنگام شفق و در ساعت هاى روشنایى، اغاز مى شوود در حالى که برخى گزارش ها مى گویند که بیشترین فعالیت سوارى، هنگام عصر و شب، رخ مى دهد. این در حالى است که برخى پژوهشگران تفاوتى در بسامد فعالیت جنسى بین روز و شب مشاهده نکردند. بیشتر یافته ها درباره گاوهاى کوهان دار، نشان مى دهند که احتمال بروز رفتارهاى فحلى، در ساعات هاى تاریکى و یا ساعت هاى آغازین صبح، بیشتر است. شدت رفتار فحلى، تحت تاثیر زمانمى از شبانه روز است که فحلى آغاز مى شود. فعالیت جنسى گاوهایى که فحلى آنها در صبح اغاز شده بود، نسبت به انهایى که در عصر آغاز شده بود، بیشتر بود_۴/۱۱ سوارى در ساعت در برابر۶/۷). سازه هاى دیگرى مانند باد شدید، باران شدید و رطوبت زیاد نیز موجب کاهش فعالیت هاى حرکتى وابسته به فحلى مى شوند.
تغذیه
سازه هاى تغذیه اى مى توانند موجب مهار چرخه تخمدانى شوند اما بطور کلى، تا زمانى که چرخه هاى تخمدانى، طبیعى باشند، تاثیرى بر چگونگى بروز فحلى ندارند. افزایش و یا کاهش شدید مقدار خوراک گاوهاى گوشتى، شروع فحلى پس از زایش را در مقایسه با گاوهایى که وضعیت بدنى متوسط تا خوبى داشتند، به تاخیر انداخت. کمبود شدید پروتئین موجب بروز ناهنجاریهاى تولید مثلى و تغذیه با مقادیر زیاد پروتئین، موجب تاخیر در بلوغ و افزایش تعدا روزهاى باز در گاوهاى شیرى مى شود. کمبود ویتامین A، موجب تاخیر در بلوغ مى شود. در بسیار موارد، تعادل انرژى تاثیر به سزایى بر از سرگیرى چرخه هاى تخمدانى پس از زایش دارد، به گونه اى که تعادل منفى انرژى بروز فحلى پس از زایش را به تاخیر مى اندازد. تعادل منفى انرژى و یا چاقى زیاد تلیسه ها تاثیرى بر طول دوره فحلى نداشت. تغذیه تلیسه ها با جیره هایى که ۸۰، ۱۰۰ و ۱۲۰ درصد نیازهاى انرژى و پروتئین را تامین مى کرد نیز تاثیرى بر طول دوره فحلى و فعالیت هاى سوارى آنهانداشت. کمبود مینرال ها نیز بر تولید متل تاثیر مى گذارد. کمبود فسفر، فحلى پس از زایش را به تاخیر مى اندازد اما تغذیه جیره هایى که ۷۳،۱۳۸،۲۴۶ درصد نیازهاى فسفر تلیسه هاى شیرى شیرى را تامین مى کرد. تاثیرى بر طول دوره فحلى و بسامد سوارى دادن، نداشت. کمبود کبالت، چرخه هاى فحلى را منظم مى کند و کمبود منگنز، فحلى پس از زایش را به تاخیر مى اندازد و اگر شدید باشد موجب قطع کامل چرخه هاى تخودانى مى شود. کمبود بتاکاروتن نیز موجب کاهش شدت رفتارهاى فحلى شده است.
سن و وضعیت فیزیولوژیکى گاو
گفته مى شود که طول دوره فحلى تلیسه کمتر از گاو است اما برخى پژوهش ها تفاوت آشکارى در میانگین طول دوره فحلى تلیسه ها (۵/۵± ۶/۱۴ ساعت) و گاوهاى مسن تر را(۴/۴±۱/۱۵ ساعت) ندیدند. شدت رفتار فحلى با افزایش سن افزایش یافت (۵/۵ سوارى بیش از نخستین ابستنى تلیسه ها، ۳/۶ سوارى در تلیسه هاى زایش اول ، و ۹/۷ سوارى در گاو هاى مسن تر) و گاوهاى مسن تر، در آغاز دوره فحلى، نسبت به گاوهاى جوان تر، فعالیت سوارى بیشترى را نشان دادند. تعداد سوارى گرفتن از تلیسه ها و گاوهاى فحل، کاملا متغییر است;تعداد سوارى در گاوهاى شیرده، بین ۳-۱۴۰ و در تلیسه ها، بین ۳-۲۲۵ بار متغییر بود تمایل به تشکیل “گروههاى جنسى فعال” با افزایش سن، کاهش مى یابد و ترکیب گروه هاى جنسى فعال ممکن است کاملا متفاوت باشد. در مقایسه با گاوهاى مسن تر، تعداد گروه هاى فعال جنسى در تلیسه ها، کمتر اما تعداد افراد در هر گروه، بیشتر بود.”گروه هاى فعال جنسى” که کمتر از ۶ عضو داشتند، ناپایدارتر بودند و گاوها تمایل بیشترى به شرکت در گروه هایى داشتند که پیشینه آشنایى با آنها را داشتند. با پیشرفت دوره فحلى ، تغییراتى نیز در فعالیت جنسى دیده مى شود. سوارى دادن یا گرفتن در چند ساعت آغازین دوره فحلى واقعى، بیشتر است و سپس به تدریج، کاهش مى یابد. شیردهى و یا حضور گوساله، موجب تاخیر در آغاز چرخه فحلى مى شود و رفتار فحلى را مهار مى کند. در سه ماه اول پس از زایش، میانگین تعداد سوارى هاى داده شده یا گرفته شده به ازاى هر ماده گاو و در هر دوره فحلى، با هر نوبت فحلى پس از زایش افزایش یافت. در فعالیت هاى سوارى دادن و یا گرفتن، در ۹۸ درصد موارد، حداقل یکى از گاوها، فحل بود و در ۷۱ درصد موارد، هر دو گاو فحل بودند. در گاوهاى اروپایى، نزدیک به ۶درصد گاوهاى آبستن، در فعالیت هاى سوارى شرکت مى کنند. این رقم در گاوهاى زیبو، کمتر از ۲ درصد است. فعالیت سوارى گاوهاى آبستن، اغلب به ۱۰۰ روز نخست آبستنى، محدود مى شود که غلظت استروژن خون معمولا پایین است. گاوهاى اروپایى، اغلب در مرحله پرواستروس و مت استروس، تمایل به سوارى گرفتن دارند اما گاوهاى براهمن در این مراحل، هم سوارى مى دهند و هم سوارى مى گیرند.استرس موجب کاهش طول دوره فحلى و یا مهار آن مى شود. انتقال گاوهاى زیبو به مراتع جدید و یا محصور کردن آنها در اصطبل، فعالیت فحلى آنها را کاهش مى دهد. توفانهاى موسمى گرمسیرى نیز تاثیر همانندى دارند. تزریق ۳۲۰ واحد بین المللى ACTHدر مرحله پرواستروس، موجب تاخیر در بروز فحلى و کاهش طول دوره فحلى در تلیسه ها شد. اینفیوژن کورتیزول در مرحله پرواستروس به تلیسه ها براى ۹۰ ساعت، به طور کامل موجب مهار سرژLH و رفتار فحلى شد بدون این که تاثیرى بر غلظت پلاسمایى استرادیول داشته باشد. یکبار تزریق کورتیزول (تا ۲۰۰ میلى گرم) به تلیسه هاى تخودان بردارى شده اى که استرادیول دریافت کرده بودند، تاثیرى بر ویژگى هاى فحلى نداشت. یک تزریق ۴ میلى گرمى دگزامتازون به چنین تلیسه هایى، درصد تلیسه هاى فحل را کاهش داد اما تاثیرى بر رفتار فحلى تلیسه هایى تداشت که فحلى نشان دادند. افزایش غلظت استرادیول موجب سرژ گونادوتروپین ها و بروز فحلى مى شود اما رابطه مستقیمى بین غلظت استرادیول و یا پروژسترون با شدت رفتارهاى فحلى دیده نشد. از سویى، کاهش غلظت پروژسترون و افزایش استرادیول موجب تحریک فعالیت جنسى در مراحل پایانى دوره فحلى شد. گاوهایى که دوره فحلى طولانى ترى داشتند، نرخ آبستنى بالاترى نیز داشتند. شدت رفتارهاى فحلى تاثیرى بر نرخ آبستنى نداشت اما افزایشى برابر ۱۲ درصد در نرخ آبستنى نیز براى گاوهایى گزارش شده است که فعالیت جنسى آنها در فحلى پس از زایش، بیشتر بود.
سازه هاى ژنتیکى
طول دوره فحلى و شدت رفتارهاى فحلى، تفادت هایگونه اى و ژنتیکى نشان مى دهند. دامنه طول دوره فحلى (پذیرش جنسى) ماده گاوهاى اروپایى بین ۴ تا ۴۸ ساعت(میانگین هایى بین ۶/۱۳ و ۳/۱۹ ساعت) و میانگین آن در گاوهاى هندى (کوهان دار) ۸/۰± ۷/۶ ساعت (انحراف معیار) گزارش شده است. تفاوت هایى از نظر شدت رفتار فحلى بین گاوهاى اروپایى و هندى نیز گزارش شده است. گاوهاى براهمن در هر ساعت دوره فحلى، به طور متوسط یکبار سوارى دادند در حالى که این رقم براى گاوهاى شاروله ۸/۲ بود. شدت رفتارهاى فحلى گاوهاى براون سویس، کمتر از نژاد هاى شیرى دیگر بود و بطور کلى، نژادهاى تیره رنگ نسبتبه گاوهاى دارایموهاى سفید یا قرمز، شدت فحلى بیشترى نشان دادند. به طور کلى، شدت رفتارهاى فحلى در گاوهاى مناطق گرمسیرى، کمتر است و رفتارهاى شدید فحلى تنها در ۳۰ - ۲۰ افراد گله گزارش شده است. ضریب وراثت پذیرى شدت رفتارهاى فحلى، پایین است(۲۱/۰) که نشان مى دهد چرا دخترا هر گاو نر، شدت فحلى، متفاوتى دارند.
اثر گاو نر
در ساعت هاى آغازین روز، گاوهاى نر در گروه هاى “نا هم جنس”،از نظر جنسى فعال تر هستند. در این ساعت ها، طول دوره فحلى گاوهاى ماده نیز بیشتر است. الگوى فعالیت جنسى گاوهاى نر در برابر همان ماده گاوهاى فحل، نیز متفاوت است. اگر چه حضور گاو نر تى زر (Teaser)موجب بهبود فرایند تشخیص فحلى در گاوهایى مى شود که فحلى طبیعى دارند، اما این اثر در گاوهایى که با روش هاى هورمونى همزمان شده اند، دیده نشده است. گاوهاى تى زر، در بیشتر موارد تنها از برخى گاوهاى فحل همزمان شده، سوارى مى گیرند و به برخى از آنها نیز توجه نمى کنند. حضور گاو نرف زمان اولین تخمک ریزى و فحلى پس از زایش را تحت تاثیر قرار مى دهد و موجب کاهش برهم کنش بین ماده ها و نیز از هم گسیختگى “گروه هاى جنسى فعال” مى شود. تفاوت هاى موجود در رفتارهاى جنسى بین گاوهاى نر، بر کاربرد آنها براى تشخیص فحلى، اثر مى گذارد. در حالى که یک گاو نر پس از از ۵۰ ساعت نزدیک به ۳۰ درصد از ماده گاوهاى فحلى را شناسایى کرده بود، گاو نر دیگرى پس از ۶۰ ساعت، نخستین سوارى خود را انجام داد. جفتگیرى با گاو نر و یا تلقیح مصنوعى، موجب کوتاه شدن طول دوره فحلى مى شود. تحریک سرویکس، موجب آزاد سازى اکسى توسین مى شود که احتمال مى رود ، سازه فیزیولوژیکى براى کاهش طول دوره فحلى باشد.
 محمد جواد ضمیرى

دیدگاه ها


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید

همزمان با تأیید انتشار دیدگاه من، به من اطلاع داده شود.
* دیدگاه هایی كه حاوي توهين است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن دیدگاه های خود به صورت حروف لاتين (فينگليش) خودداري نماييد.