انواع نظام های کشاورزی و کشاورزی پایدار

  • تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۱۱/۱۶
  • بازدید : ۵۴۵۱
انواع نظام های کشاورزی و کشاورزی پایدار
هر نظام کشاورزی بر اساس یک ایدئولوژی و هدف خاصی مطرح گردیده است که در جای خود دارای ارزش و اعتبار خاصی است. اما گاهی شیوه های افراطی و یک جانبه نگرانه باعث عدم پیشرفت و تکامل آنها گردیده است و بر اشکالات آنها سرپوش نهاده است. از آنجایی که کشاورزی پایدار شکل کامل شده ای از نظام های کشاورزی پیش از خود می باشد. لذا، انواع نظام های کشاورزی را مرور خواهیم نمود که تا یک حالت مقایسه ای برای استفاده کنندگان پیش آید.
کشاورزی ارگانیک: برخی معتقدند که اصطلاح ارگانیک و پایدار یکی هستند. کشاورزی ارگانیک را می توان به عنوان نوعی کشاورزی تعریف نمود که هدف آن ایجاد سیستم های تولیدی کشاورزی یکپارچه نظام یافته و انسانی است که تضادی با منافع اکولوژیکی و اقتصادی ندارد.
به نقل از لوراند(1996) کشاورزی ارگانیک حیات را به عنوان یک اکوسیستم زنده می شناسد که در آن :
- طبیعت روی زمین، یک اکوسیستم زنده است اگرچه ذاتاٌ ماده می باشد.
- مواد براساس استفاده متعادل اکولوژیکی، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
- مزرعه به عنوان یک جزء یکپارچه از اکوسیستم بزرگتر دیده می شود.
- سیستم ارگانیک به پیچیدگی اکوسیستم تأکید دارد.
در این نوع کشاورزی درجه اطمینان نسبت به منابع تجدید شدنی مورد بهره برداری توسط بخش کشاورزی به حدی است که امکان و توان تولید مقادیر قابل قبولی از محصولات زراعی و دامی و مواد غذایی مورد نیاز انسان و هم چنین شرایطی از قبیل مصونیت در برابر آفات و بیماری ها برای گیاهان و دام ها فراهم می آید.
بنابراین، هدف پایداری در بطن مفهوم کشاورزی ارگانیک نهفته است و یکی از عوامل اصلی تعیین کننده در پذیرش یا اعمال روش های تولیدی ویوه است. عامل اصلی که موجب تمایز کشاورزی ارگانیک از سایر روش های کشاورزی پایدار می شود وجود استانداردهای مدونی است که برای تعیین ضابطه دقیق تفاوت بین سیستم کشاورزی ارگانیک و سایر سیستمهای زراعی به ویوه در رابطه با اهداف بازاریابی به کار می رود.
کشاورزی ارگانیک بخشی از کشاورزی پایدار می باشد که بیشتر به ابعاد اکولوژیکی آن تأکید می کند. ویوگی های عمده کشاورزی ارگانیک عبارتند از:
- حفظ حاصلخیزی خاک در دراز مدت از طریق نگهداری مقدار مواد آلی آن در حد مطلوب و بهبود فعالیت بیولوژیک خاک و استفاده از روش های مکانیکی.
- اعمال روش های جامع مدیریت دام با توجه کامل به سازگاری های تکاملی آنها و نیازهای رفتاری و تأمین نیازهای دام از لحاظ نوع تغذیه, محل اسکان, وضعیت بهداشتی, زاد و ولد و پرورش نوزادان.
- تهیه مواد غذایی مورد نیاز زراعی از طریق استفاده از منابع غذای غیر محلول که توسط فعالیت میکروارگانیسمی خاک در دسترس گیاه قرار می گیرد.
- خود کفا بودن خاک از نظر ازت از طریق استفاده از بقولات و تثبیت بیولوژیکی ازت و بازیافت مؤثر مواد آلی از جمله بقایای گیاهان زراعی و ضایعات دامی.
- کنترل علف های هرز, بیماری ها و آفات با تأکید بر استفاده از روش هایی چون تناوب زراعی, بکارگیری دشمنان طبیعی, تنوع کودهای آلی, واریته های مقاوم و زودرس, مداخله بیولوژیکی و شیمیایی(عمانی،1381).
کشاورزی پایدار کم نهاده(lisa): یکی از اصطلاحاتی که با کشاورزی پایدارمترادف در نظر گرفته می شود,کشاورزی پایدار کم نهاده است. نظام های کشاورزی پایدار کم نهاده در پی آن هستند که هر زمانی که امکان داشته باشد، استفاده از نهاده های خارجی تولید مانند کودها و آفت کش ها را به حداقل برسانند.
هزینه های تولید را کاهش دهند, از آلودگی آب های سطحی و زیر زمینی اجتناب کنند و بقایای آفت کش ها در مواد غذایی را کاهش دهند، خطر کلی که زارع با آن مواجه است را پایین بیاورند وسودآوری کوتاه مدت و دراز مدت مزرعه را افزایش دهند(پاو و همکاران،1990).
هم چنین اظهارمی دارند که دلیل دیگر تمرکز بر نظام های زراعی کم نهاده آن است که اکثر نظام های پرنهاده دیر یا زود با شکست مواجه می شوند. زیرا در دراز مدت به لحاظ اقتصادی و اکولوژیکی پایدار نیستند.
بازگشت به کشاورزی کم نهاده چه از نظر اقتصادی و چه از نظر انسانی واقع گرایانه نیست، زیرا منجر به کاهش تولید مواد غذایی و افزایش قیمت آنها می گردد.
ادامه کشاورزی کم نهاده که مشخصه کشورهای جهان سوم است، فقط باعث تداوم دور باطل نهاده کم, عملکرد کم که کشاورز معیشتی از آن خلاصی ندارد، خواهد شد .(fao,1998)
کشاورزی آلترناتیو: سیستم کشاورزی آلترنایتو به صورت زیر تعریف می شود : هدف این سیستم تولید مواد غذایی با کیفیت بالا, هزینه معقول با استفاده حداقل از سوخت فسیلی و سایر منابع کمیاب, کاهش فرسایش و تخریب خاک, کاهش و به حداقل رساندن اثرات محیطی مورد استفاده قرار می گیرد و برای رسیدن به این اهداف به روش های معمول طبیعی برای کنترل بیمار ی ها,حشرات، آفات و استفاده کافی از منابع مواد غذایی گیاهی و مواد ارگانیک استفاده می شود.
این تعریف اختلاف بسیار کمی با کشاورزی پایدار دارد. انتخاب لغت آلترناتیو احتمالاٌ بر این تأکید دارد که این نوع کشاورزی می تواند تولید غذا و اهداف کشاورزی را تأمین می نماید و در عین حال از مشکلات کشاورزی متعارف در تخریب منابع طبیعی و محیط زیست اجتناب نماید. کشاورزی پایدار نیز مانند کشاورزی آلترناتیو به صورت یک اصطلاح جامع و کلی مورد استفاده قرار می گیرد(یانگ و برگ، 1986).
انجمن ملی پژوهش آمریکا(1989) کشاورزی آلترناتیو را هر نوع سیستم تولید فیبر و غذا می داند که اهداف زیر را به صورت سیستمی تامین می نماید :
- تلفیق بیشتر فرایندهای طبیعی مانند چرخه های مواد, تثبیت نیتروژن, شکارگرهای مرتبط با فرایندهای تولید کشاورزی.
- کاهش در مصرف نهاده های خارج از مزرعه.
- استفاده تولیدی بیشتر از ظرفیت ونتیکی و بیولوژیکی گونه های گیاهی و حیوانی.
- بهبود ارتباط بین الگوهای کاشت و پتانسیل تولیدی و محدودیت های فیزیکی زمین های کشاورزی برای اطمینان از پایداری بلند مدت سطوح تولید جاری.
- سودآوری و تولید کافی با تأکید بر بهبود مدیریت مزرعه و حفاظت از منابع بیولوژیکی و منابع آب و خاک.
کشاورزی بیودینامیک : یک سیستم کشاورزی زنده , پویا و پیچیده می باشد که در آن :
- زمین یک موجود زنده در یک جهان زنده پنداشته می شود که با یک ماتریس روحی-فیزیکی مشخص می شود. به عبارت دیگر، زمین یا کشاورزی دارای دو بعد روحی و مادی می باشد.
- اجرام حاملان نیروهایی هستند که زندگی را منجر می شوند.
- ریتم های سماوی مستقیماٌ بر زندگی زمینی تأثیر می گذارند. روش های کشت, زمان کشت یا سایر عملیات کشاورزی از گذر ماه ها یا وقوع پدیده ها یا ریتم های آسمانی تبعیت می کند.
- مزرعه یک فردیت روحی دینامیک و زنده می باشد.
- در عمل یک تمرکز قوی بر تعادل تنوع زیستی و مصونیت حیوانات و نباتات وجود دارد(لوراند، 1996).
کشاورزی سنتی: کشاورزی سنتی اصطلاحی است که حتی امروزه در مورد کشورهای در حال توسعه و برای کشاورزی در دوره های اولیه به کار برده می شود. این نوع کشاورزی از یک فرهنگ تا فرهنگ دیگر از یک ناحیه تا ناحیه دیگر بعضی از اوقات از قبیله ای به قبیله دیگر تفاوت دارد. کشاورزی سنتی اغلب بر اساس الگوهای رایج به کشاورزی می پردازند.
کاشت, داشت و برداشت آنها بر پایه کارهای مرسوم که به وسیله والدین و اجداد که در عرف آنها تلفیق شده انجام می شود. نوآوری ها به طور مداوم سود طلب نبوده و نوعاٌ میزان پذیرش آنها کند می باشد و تنوع زیستی جزئی از اعمال سنتی ها است که ریشه در نیاز کشاورزان به خود کفایی با امکان تنوع بیشتر دارد(لوراند، 1996).
این کشاورزی مبتنی بر تأمین نیازهای روزمره کشاورز است و باعث کاهش انروی و منابعی می شود که در غیر این صورت می توانست در دراز مدت قابل دسترسی باشد. در این حالت نقش دولت توسعه نیافته بر ثبات می باشد و فقط نیازهای آنهایی که در قدرت هستند، تأمین می شود.
کشاورزی تجاری (صنعتی): کشاورزی تجاری به طور گسترده برای ترسیم کشاورزی معاصر آمریکا استفاده شده است، به نظر لوراند(1996) : در این نوع کشاورزی، یا مزرعه یک بنگاه اقتصادی است که هدف آن به حداکثر رساندن سود کوتاه مدت مبتنی بر کارایی ترین استفاده از منابع و بیشینه سازی کارآیی نیروی کار و تکنولوژی می باشد و در آن :
- زمین یک منبع نسبتاٌ نامحدود از منابع قابل بهره برداری است.
- مزرعه اغلب به عنوان یک ماشین یا کارخانه دیده می شود.
- تأثیرات عوامل جوی به وسیله تکنولوژی بر طرف شده است.
- حیوانات و انسان فقط در زمینه جریان پولی دیده می شوند.
- نوآوری عموماٌ مورد جستجو هستند و ارزشیابی بر مبنای میزان مهم در ایجاد ارزش افزوده می باشد.
- تنوع زیستی به صورت اقتصادی و متناقص با کارآیی دیده می شود.
به این صورت، این روش اختلاف زیادی با کشاورزی سنتی دارد. این کشاورزی مبتنی بر توسعه رشد و غلبه بر طبیعت است. مسایل مربوط به سرمایه گذاری ،وام و سوددهی در مورد عملیات فعلی کشاورزی انگیزه تمایل به سمت نظام های پایدارتر را کاهش داده است.
کشاورزی تجاری با خود تکنولوژی ها,دیدگاه های جهانی و انتظارات اجتماعی را به همراه دارد که مانع از آزادی عمل کشاورزان برای تغییر روش های خود می شود. به طور خلاصه، کشاورزی متعارف نوعی کشاورزی است که بر پایه تمرکز سرمایه واحدهای بزرگ تولید, مکانیزاسیون در حد بالا, تولید تک محصولی و استفاده بیش از حد از کودهای شیمیایی, علف کش ها و آفت کش های شیمیایی و تولید فشرده محصولات دامی استوار است .

دیدگاه ها


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید

همزمان با تأیید انتشار دیدگاه من، به من اطلاع داده شود.
* دیدگاه هایی كه حاوي توهين است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن دیدگاه های خود به صورت حروف لاتين (فينگليش) خودداري نماييد.