نقش‌ فن‌آوری‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ در تسریع‌ فرآیند توسعه‌ کشاورزی‌

  • تاریخ انتشار : ۰۰۰۰/۰۰/۰۰
  • بازدید : ۱۳۷۴
نقش‌ فن‌آوری‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ در تسریع‌ فرآیند توسعه‌ کشاورزی‌
 با عنایت‌ به‌دو مؤلفه‌ فوق‌الذکر، در دهه‌ آینده‌ سیاست‌گذاران‌ و پژوهشگران‌ عرصه‌ کشاورزی‌، به‌ رغم‌عدم‌ آمادگی‌، با چالش‌های‌ فزاینده‌ و غیرقابل‌ پیش‌بینی‌ روبه‌رو خواهند بود.
افزایش‌ توان‌ و آمادگی‌ سیاست‌گذاران‌، پژوهشگران‌ و دست‌اندرکاران‌ بخش‌ کشاورزی ‌برای‌ درک‌ پیچیدگی‌های‌ فزاینده‌ و ارائه‌ راه‌حل‌های‌ راهبردی‌ نیازمند شناختی‌ عالمانه‌ وبه‌هنگام‌ از رویدادهای‌ جهانی‌ و دیدگاه‌های‌ نظری‌ دیگر صاحب‌نظران‌ است‌. هم‌چنان‌که‌سرعت‌ چشم‌گیر روند جهانی‌شدن‌، در عرصه‌ بازار یک‌ چالش‌ جدی‌ برای‌ بهره‌برداران‌ بخش ‌کشاورزی‌ است‌. جهانی‌شدن‌ در عرصه‌ اطلاعات‌ و اطلاع‌رسانی‌ نیز یک‌ فرصت‌ طلایی‌ برای‌پژوهشگران‌ وسیاست‌گذاران‌ به‌منظور کسب‌ آمادگی‌ وپاسخ‌گویی‌ به‌ چالش‌های‌ فوق‌الذکرفراهم‌ نموده‌است‌.
اطلاعات‌ در عرصه‌ کشاورزی‌ و توسعه‌ روستایی‌ نه‌ تنها به‌ عنوان‌ یکی‌ از اصلی‌ترین‌نهاده‌ها و سرمایه‌ها تلقی‌ می‌گردد، بلکه‌ کاراترین‌ عامل‌ ارتقای‌ بازده و اثربخشی‌ دیگر منابع‌تولید و توسعه‌ به‌ شمار می‌آید. فن‌آوری‌ اطلاعات‌ به‌ عنوان‌ بسترساز اطلاع‌رسانی‌ شاید بزرگ‌ترین‌ فرصت‌ برای‌ پژوهشگران‌ و سیاست‌گذاران‌ بخش‌ کشاورزی‌ محسوب‌ شود.بهره‌برداری‌ از این‌ فرصت‌ که‌ نیازمند ابزار، دانش‌ و مهارت‌ است‌، در شرایط کنونی‌ کشور ما یکی‌ از اساسی‌ترین‌ ضرورت‌هاست‌.
هدف‌ اصلی‌ از این‌ مقاله‌ بررسی‌ و ارزیابی‌ توانایی‌ها و آمادگی‌های‌ ایران‌ در حرکت‌ به‌سوی‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌ در بخش‌ کشاورزی‌ و توسعه‌ روستایی‌ است‌. این‌ مقاله‌ طرح‌ استقرارشبکه‌ نظام‌ دانش‌ و اطلاعات‌ کشاورزی‌ موسوم‌ به‌ پنداک‌پ را تشریح‌ می‌کند که‌ بمنظوربهره‌گیری‌ از فن‌آوری‌ اطلاعات‌ (سخت‌افزاری‌ و نرم‌افزاری‌) در فرآیند توسعه‌ کشاورزی‌ وروستایی‌ از سوی‌ نویسنده‌ ارائه‌ گردیده‌ و در حال‌ اجراست‌. محورهایی‌ که‌ در این‌ مقاله‌ دنبال‌خواهند شد به‌ این‌ شرح‌ هستند:
- اهمیت‌ فن‌آوری‌ اطلاعات Information Thechnology در تحول‌ نظام‌ دانش‌ کشاورزی‌ Agricultural Knowledge and Information System
- نقش‌ فن‌آوری‌ اطلاعات‌ در تسریع‌ فرآیند توسعه‌ کشاورزی‌ شامل‌:
الف‌. نقش‌ فن‌آوری‌ اطلاعات‌ در افزایش‌ بازده‌ زیستی‌ تولید;
ب‌. نقش‌ فن‌آوری‌ اطلاعات‌ در افزایش‌ بازده‌ اقتصادی‌ تولید.
- ملاحظه‌ها و محدودیت‌های‌ کاربرد فن‌آوری‌ اطلاعات‌ در توسعه‌ کشاورزی‌ وروستایی‌
- ارائه‌ چارچوب‌ و فرایند اجرایی‌ طرح‌ استقرار شبکه‌ نظام‌ دانش‌ و اطلاعات‌ کشاورزی‌(نداک‌) بمنظور بهره‌گیری‌ از فن‌آوری‌ اطلاعات‌.
فن‌آوری‌های‌ ارتباطات‌ و اطلاعات‌ (information communication technologies)از جدیدترین‌ دستاوردهای‌ علمی‌ بشری‌اند که‌ به‌نظر می‌رسد توانایی‌ها و قابلیت‌های‌ بسیاری‌ را به‌ جامعه‌ انسانی‌ عرضه‌ نموده‌اند و انتظارمی‌رود بتوانند در رفع‌ مشکلات‌ موجود جامعه‌ بشری‌ مفید و موثر باشند. بسیاری‌ در سراسرجهان‌ بر این‌ عقیده‌اند که‌ تسریع‌ و تعدیل‌ در فرآیند تبادل‌ دانش‌ و اطلاعات‌ از طریق‌فن‌آوری‌های‌ ارتباطی‌ و اطلاعاتی‌ نقش‌ بسیار کلیدی‌ در دستیابی‌ به‌ توسعه‌ منابع‌ انسانی‌ و توسعه‌ پایدار ایفا خواهند نمود و جامعه‌ مبتنی‌ بر دانش‌ و اطلاعات‌، به‌ عنوان‌ الگوی‌ توسعه ‌پایدار شناخته‌ می‌شود.( P.V. Unnikrishnan& E.M. Sreedharan, 2001, Information CommunicationTechnologies)
در آستانه‌ هزاره‌ سوم‌، هنوز توسعه‌ پایدار، امنیت‌ غذایی‌ و مسائل‌ وابسته‌ به‌ آن‌ مهم‌ترین‌چالش‌های‌ جهانی‌ محسوب‌ می‌شوند که‌ پاسخی‌ امیدوارکننده‌ به‌ آن‌ها داده‌ نشده‌ است‌ ونوآوری‌های‌ فن‌شناختی‌ در عرصه‌ اطلاعات‌ می‌بایست‌ به‌کار گرفته‌ شوند تا بتوانند در این‌عرصه‌ها نیز اثربخشی‌ و کارایی‌ مطلوب‌ داشته‌ باشند.
در این‌ مقاله‌ ضمن‌ بررسی‌ مختصر مهم‌ترین‌ چالش‌ها و مسائل‌ جهانی‌ و ملی‌ توسعه‌کشاورزی‌ و روستایی‌، سعی‌ شده‌ است‌ تا جایگاه‌ مدیریت‌ دانش‌ و اطلاعات‌ به‌عنوان‌ یک‌فرصت‌ در مواجهه‌ با این‌ مسائل‌ تبیین‌ شود. هم‌چنین‌ قابلیت‌هایی‌ که‌ فن‌آوری‌های‌ اطلاعاتی‌ وارتباطی‌ می‌توانند به‌ برنامه‌های‌ توسعه‌ کشاورزی‌ و روستایی‌ ببخشند و راه‌حل‌های‌ موجودبرای‌ افزایش‌ کارایی‌ بخش‌ کشاورزی‌ و نحوه‌ کاربرد این‌ فن‌آوری‌ها نیز مورد بحث‌ قرارگرفته‌اند. در این‌ زمینه‌، ضمن‌ ارائه‌ برخی‌ تجربه‌های‌ عملی‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ در موردکاربرد فن‌آوری‌های‌ اطلاعاتی‌ و ارتباطی‌، چهارچوب‌های‌ مفهومی‌ و ساختاری‌ طرح‌ شبکه‌نظام‌ دانش‌ و اطلاعات‌ کشاورزی‌ (نداک‌) که‌ جهت‌ اجرا در قالب‌ طرح‌ تکفا توسط نگارنده‌ درسطح‌ وزارت‌ جهاد کشاورزی‌ ارائه‌ شده‌ و در مراحل‌ مقدماتی‌ اجراست‌، نیز آورده‌ شده‌است‌.
در پایان‌ نیز برخی‌ ملاحظه‌ها و ضرورت‌های‌ قابل‌ توجه‌ در زمینه‌ کاربری‌ فن‌آوری‌های‌اطلاعاتی‌ در توسعه‌ کشاورزی‌ و روستایی‌ مطرح‌ گردیده‌اند.
چالش‌های‌ بخش‌ کشاورزی‌ در آستانه‌ هزاره‌ سوم‌
توسعه‌ کشاورزی‌ از مهم‌ترین‌ اولویت‌ها در برنامه‌های‌ توسعه‌ ملی‌ کشورهای‌ در حال ‌توسعه‌ محسوب‌ می‌شود. علی رغم‌ چندین‌ دهه‌ فعالیت‌های‌ گوناگون‌ در این‌ زمینه‌، اختلاف‌ بین‌کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ و توسعه‌نیافته‌ به‌ جز موارد معدود، بیش‌تر شده‌ است‌. از سوی‌ دیگر،حتی‌ در درون‌ کشورهای‌ توسعه‌یافته‌ نیز ناهمگنی‌ در زمینه‌ رفاه‌ و درآمد و ابعاد گوناگون‌پیشرفت‌ وجود دارد و حاشیه‌نشینی‌ یک‌ معضل‌ اساسی‌ محسوب‌ می‌شود. اعمال‌ سیاست‌های‌مبتنی‌ بر رشد اقتصادی‌، نوسازی‌ صنعتی‌، انتقال‌ فن‌آوری‌، تاکید بر افزایش‌ تولید و صادرات‌منجر به‌ پیامدهای‌ منفی‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ و زیست‌ محیطی‌ و به‌طورکلی‌ ناپایداری‌ بخش‌کشاورزی‌ در بسیاری‌ از کشورها گردیده‌اند. رشد فزاینده‌ واردات‌ موادغذایی‌ در اغلب‌ کشورهای‌ جهان‌ سوم‌ ابعادی‌ نگران‌کننده‌ پیدا کرده‌ است‌. با مطالعه‌ این‌ شرایط عمده‌ترین ‌چالش‌هایی‌ را مطرح‌ می‌سازیم‌ که‌ بخش‌ کشاورزی‌ را در حال‌ حاضر و در آینده‌ تحت‌ تاثیر قرار می‌دهند:
1. جهانی‌شدن‌ اقتصاد و نظام‌های‌ تولید
جهانی‌شدن‌ و گستردگی‌ وابستگی‌های‌ اقتصادی‌ در سراسر جهان‌ باعث‌ شده‌ است‌ که‌تصمیم‌گیری‌ فعالیت‌های‌ زراعی‌ نه‌ تنها در سطح‌ ملی‌، بلکه‌ حتی‌ در سطح‌ یک‌ مزرعه‌ نیز متاثراز تحولات‌ و تغییرات‌ اقتصاد جهانی‌ و روندهای‌ آن‌ باشد. این‌ مسئله‌ فشار زیادی‌ به‌ مجموعه‌بخش‌ کشاورزی‌ (اعم‌ از سیاست‌گذاران‌، محققان‌، کارکنان‌ ترویج‌ و توسعه‌ و بهره‌برداران‌ )وارد می‌کند و حجم‌ قابل‌ توجهی‌ از منابع‌ موجود را به‌ خود اختصاص‌ می‌دهد. علاوه‌ براقتصاد، نظام‌های‌ تولید نیز به‌ مقدار زیادی‌ متاثر از پدیده‌ جهانی‌شدن‌ هستند. الگوها، روش‌هاو استانداردهای‌ کیفی‌ و کمی‌، همگی‌ در معیار وسیعی‌ مورد سنجش‌ قرار می‌گیرند و تقاضا و کشش‌ بازار براساس‌ آن‌ها تعیین‌ می‌شود و تولیدکنندگان‌ نیز می‌بایست‌ به‌ نحوی‌ در این‌چهارچوب‌های‌ پویا فعالیت‌ نمایند. با توجه‌ به‌ روند متغیر این‌ الگوها، نظام‌های‌ تولیدی‌کشاورزی‌ لزوما می‌بایست‌ انعطاف‌پذیری‌ زیادی‌ جهت‌ تطبیق‌ و پذیرش‌ آن‌ها داشته‌ باشند. ازسوی‌ دیگر، پدیده‌ جهانی‌شدن‌ فرصت‌هایی‌ را نیز در اختیار بخش‌ کشاورزی‌ قرار می‌دهد که‌دریافت‌ و استفاده‌ از آن‌ها جهت‌ پایداری‌ در رقابت‌های‌ حال‌ و آینده‌ ضروری‌اند.
2 . فرسایش‌ منابع‌ پایه‌ و بحران‌های‌ زیست‌ محیطی‌
گذشته‌ از صدمه‌های‌ ناشی‌ از تخریب‌ محیط زیست‌ بر حیات‌ انسانی‌، از دیگر پیامدهای‌ناشی‌ از تخریب‌ منابع‌ طبیعی‌ در اثر بکارگیری‌ الگوهای‌ نامناسب‌ تولیدی‌، می‌توان‌ به‌ناپایداری‌ نظام‌های‌ تولید و بهره‌برداری‌ کشاورزی‌ و از بین‌ رفتن‌ منابع‌ پایه‌ و در نتیجه‌ تحدیدامکانات‌ تولیدی‌ اشاره‌ نمود. در این‌ شرایط، از طرفی‌ منابع‌ اولیه‌ و پایه‌ تحت‌ فشارند تا هدف‌حداکثر تولید محقق‌ گردند و از طرفی‌، دولت‌ها و دستگاه‌های‌ سیاست‌گذار مصمم‌ هستند تانظام‌ بهره‌برداری‌ را به‌ سمت‌ توسعه‌ پایدار و تولید بهینه‌ سوق‌ دهند و این‌ امر مستلزم ‌پیامدهایی‌ چون‌ کم‌شدن‌ مقطعی‌ درآمد، استفاده‌ از دانش‌ و فن‌آوری‌های‌ پیچیده‌تر و پیشرفته‌تر و افزایش‌ سطح‌ دانش‌ تولیدکنندگان‌ است‌. همچنین‌، محصولات‌ کشاورزی ‌تولیدشده‌ در کشاورزی‌ مدرن‌ مبتنی‌ بر روش‌های‌ انقلاب‌ سبز، منشاء بسیاری‌ از مشکلات ‌برای‌ سلامتی‌ انسان‌ هستند که‌ تداوم‌ تولید به‌ این‌ شیوه‌ را غیرممکن‌ ساخته‌ است‌. کاهش‌ این‌بحران‌ها و مشکلات‌ مستلزم‌ سرمایه‌گذاری‌های‌ بیش‌تر و اتخاذ رهیافت‌های‌ نوینی‌ از سوی‌بخش‌ کشاورزی‌ است‌.
3 . فقر و امنیت‌ غذایی‌
در آستانه‌ هزاره‌ سوم‌ کماکان‌ فقر غذایی‌ اصلی‌ترین‌ چالش‌ مرتبط با بخش‌ کشاورزی‌است‌. جمعیت‌ رو به‌ رشد جهان‌ نیاز روزافزونی‌ به‌ غذا دارد. طبق‌ برآوردها، جمعیت‌ جهان‌ درسال‌ 2025 به‌ حدود 8 میلیارد نفر می‌رسد، و هم‌اکنون‌ نیز بیش‌ از 800 میلیون‌ نفر در سراسرجهان‌ از گرسنگی‌ مزمن‌، و حدود دو میلیارد نفر از سوءتغذیه‌ رنج‌ می‌برند. رفع‌ نیازهای‌غذایی‌ این‌ جمعیت‌ منجر به‌ فشار روزافزون‌ به‌ منابع‌ طبیعی‌ پایه‌ و نیز به‌ نظام‌های‌ کشاورزی‌ درجهت‌ افزایش‌ هرچه‌ بیش‌تر تولید می‌گردد. از طرفی‌ نظام‌های‌ تولیدی‌ فعلی‌ نیز پایدار نیستند ولذا بحران‌ امنیت‌ غذایی‌ از مهم‌ترین‌ چالش‌های‌ بشری‌ در آستانه‌ هزاره‌ جدید است‌.
فرصت‌های‌ مقابله‌ با بحران‌ها
اگرچه‌ این‌ چالش‌ها و بحران‌ها ، موانعی‌ جدی‌ در برابر توسعه‌ محسوب‌ می‌شوند، اماتحولات‌ همه‌جانبه‌ جهانی‌، فرصت‌ها و امکاناتی‌ را نیز در اختیار قرار داده‌اند. فرصت‌های‌ به‌وجود آمده‌ در سایه‌ تحولات‌ علمی‌ و فن‌ شناختی‌ در نیم‌ قرن‌ اخیر را می‌توان‌ به‌ عنوان‌فن‌آوری‌های‌ به‌ وجود آمده‌ در ابزار و مواد، به‌ توان‌ و قدرت‌ دست‌کاری‌ انسان‌ در مواد; ژن‌;و اطلاعات‌ خلاصه‌ نمود. در بخش‌ اول‌ می‌توان‌ به‌ فن‌آوری‌های‌ مکانیکی‌، شیمیایی‌ (شامل‌ماشین‌آلات‌، سموم‌، آفت‌ کش‌ها و انواع‌ مواد مغذی‌ و کودها) اشاره‌ کرد و در گروه‌ دوم‌،فن‌آوری‌ زیستی‌ (بیوتکنولوژی‌) می‌تواند منشأ تحولات‌ جدی‌ در بهره‌وری‌ تولید و بازده‌زیست‌ شناسانه‌ قرار گیرد. گروه‌ سوم‌، شامل‌ توانمندی‌ انسان‌ در مهندسی‌ و مدیریت‌ اطلاعات‌است‌ که‌ به‌ فن‌ آوری‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ مشهور است‌. بیش‌ترین‌ تأکید این‌ مقاله‌ در تشریح‌و توصیف‌ نقش‌ فن‌آوری‌ ارتباطات‌ به‌ عنوان‌ یک‌ فرصت‌ جهت‌ مواجهه‌ با چالش‌های‌ نوین‌ ومشکلات‌ دیرینه‌ بخش‌ کشاورزی‌ است‌. یکی‌ از مهم‌ترین‌ ابزارها و فرصت‌های‌ موجود،فن‌آوری‌های‌ ارتباطی‌ است‌ که‌ می‌تواند در پر کردن‌ شکاف‌ فزاینده‌ اطلاعات‌، دانش‌ و توسعه‌،نقشی‌ اساسی‌ ایفا نماید. فن‌آوری‌های‌ مزبور ظرفیت‌های‌ فراوانی‌ برای‌ کشورهای‌ در حال‌توسعه‌ جهت‌ دستیابی‌ به‌ توسعه‌ پایدار ایجاد نموده‌اند.
اختلاف‌ توسعه‌یافتگی‌ پدیده‌ای‌ است‌ که‌ ابعاد گوناگونی‌ دارد مانند اختلاف‌ درآمدی‌،شکاف‌ اطلاعاتی‌ (موسوم‌ به‌ شکاف‌ دیجیتال‌)، عدم‌ دسترسی‌ و محرومیت‌ نسبی‌ ، و به‌ این‌ترتیب‌ بین‌ جوامع‌، مناطق‌ و افراد، تمایز و شکاف‌ ایجاد کرده‌ است‌. فن‌آوری‌ اطلاعات‌ به‌علت‌ نرخ‌ بالای‌ سرعت‌ گسترش‌، هزینه‌ نسبی‌ پایین‌، قابلیت‌ فراگیر و قابلیت‌ ارتباطات‌ دوسویه ‌می‌تواند در رفع‌ مشکلات‌ ناشی‌ از دانش‌ و اطلاعات‌ و نیز عدم‌ دسترسی‌ تاثیر قابل‌ توجهی‌داشته‌ باشد. گسترش‌ روزافزون‌ اینترنت‌ و ارتباطات‌ ماهواره‌ای‌ این‌ امکان‌ را به‌ وجود آورده‌است‌ که‌ نواحی‌ روستایی‌ دورافتاده‌ نیز بتوانند با هزینه‌ مناسبی‌ در دسترس‌ قرار گیرند. به‌ این ‌ترتیب‌، در جهت‌ انجام‌ فعالیت‌های‌ توسعه‌ که‌ رسانش‌ دانش‌ و اطلاعات‌ اساس‌ آن‌ها را تشکیل‌می‌دهند، زمینه‌ مناسبی‌ فراهم‌ آورده‌ شده‌ است‌.
چالش‌های‌ مذکور و بسیاری‌ موانع‌ دیگر لزوم‌ اتخاذ راه‌کارهای‌ گزینه‌ای‌ در جهت‌ افزایش‌کارایی‌ و بهره‌وری‌ و بهینه‌سازی‌ فرآیندهای‌ تولید کشاورزی‌ و در مقیاس‌ کلان‌، تحقق‌ توسعه‌کشاورزی‌ و روستایی‌ را اجتناب‌ناپذیر کرده‌اند. امروز، با گذار از نگرش‌ خطی‌ و رفتارگرایانه‌ نسبت‌ به‌ مقوله‌ توسعه‌ و دیدگاه‌ سیستمی‌ به‌ نظام‌ تولید کشاورزی‌ به‌عنوان‌ یک‌ کل‌ نگریسته‌می‌شود و با توجه‌ به‌ رشد نهاده‌ها و امکانات‌ مورد نیاز و در راستای‌ تحولات‌ جهانی‌ مرتبط،رشد فن‌آوری‌ مفهوم‌ جامع‌تری‌ را، در قالب‌ توسعه‌ کمی‌ و کیفی‌ دانش‌ و اطلاعات‌ به‌ عنوان ‌محور فعالیت‌های‌ توسعه‌، شامل‌ گردیده‌ است‌. در واقع‌، ارزش‌ یافتن‌ اطلاعات‌ در کلیه ‌فعالیت‌های‌ اقتصادی‌، از جمله‌ بخش‌ کشاورزی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ ابزار کارآمد به‌ منظور تحقق‌اهداف‌ تحقق‌نیافته‌ عصر صنعتی‌ تلقی‌ می‌شود. به‌ این‌ لحاظ، در دیدگاه‌های‌ نوین‌، فرآیند توسعه‌ کشاورزی‌ در قالب‌ سیستمی‌ به‌نام‌ نظام‌ دانش‌ و اطلاعات‌ کشاورزی‌ تعریف‌ و شناسایی‌می‌شود.
نظام‌ دانش‌ و اطلاعات‌ کشاورزی‌، عامل‌ توسعه‌ کشاورزی‌
نظام‌ دانش‌ و اطلاعات‌ کشاورزی‌ (نداک‌) نظامی‌ است‌ که‌ اجزای‌ آن‌ شامل‌ مراکز ومجموعه‌های‌ تولید، فرآیند (پردازش‌)، انتقال‌ و کاربرد اطلاعات‌ و دانش‌ کشاورزی‌ بوده‌ واین‌ اجزاء در جهت‌ افزایش‌ محتوای‌ دانش‌ بخش‌ کشاورزی‌ و در نهایت‌ توسعه‌ کشاورزی‌ درتعامل‌ و ارتباط هستند:
1 . تولیدکنندگان‌ اطلاعات‌ (مانند مراکز پژوهشی‌، سیاست‌ گذاری‌);
2 . پردازش‌گران‌وانتقال‌دهندگان‌ اطلاعات‌ (مانندنهادهای‌ ترویجی‌ وسرویس‌های‌خدمات‌کشاورزی‌و روستایی‌); و
3 . کاربران‌ اطلاعات‌ (بهره‌برداران‌ کشاورزی‌)
اجزا سه‌گانه‌ مذکور در واقع‌ عناصر اساسی‌ هستند و به‌ تناسب‌ سطح‌ پیشرفتگی‌ بخش‌ کشاورزی‌، خرده‌نظام‌ها، ساز و کارها و عناصر فراوان‌ دیگر، در این‌ نظام‌ دخیل‌اند. با بررسی‌وضعیت‌ نظام‌ مذکور در کشورهای‌ مختلف‌ می‌توان‌ دریافت‌ که‌ توسعه‌ کشاورزی‌ رابطه‌ای‌ معنی‌دار و علت‌ معلولی‌ با توسعه‌یافتگی‌ نظام‌ مذکور دارد. از دیدگاه‌ نظام‌ دانش‌ و اطلاعات‌،این‌ موارد مهم‌ترین‌ حوزه‌های‌ فعالیت‌ و در عین‌ حال‌ مشکلات‌ توسعه‌ کشاورزی‌ و روستایی‌محسوب‌ می‌شوند:
1. کارایی‌ در تولید دانش‌ و اطلاعات‌
دانش‌، مجموعه‌ای‌ از اطلاعاتی‌ است‌ که‌ به‌ نحوی‌ سازماندهی‌ شده‌اند تا یادگیری‌ را تحقق ‌بخشند
تولید دانش‌ شامل‌تمام‌ فعالیت‌هایی‌ است‌ که‌ طی‌ آن‌ دانش‌ در اثر تعامل‌ فعال‌ بین‌ فرد و محیط او انجام‌ می‌شود.در تولید دانش‌ فعالیت‌ها و فرآیندهایی‌ چون‌ اکتساب‌، ابداع‌، تجزیه‌، ترکیب‌ و غیره‌ انجام‌می‌گیرند. دانش‌ و اطلاعات‌ موردنیاز بهره‌برداران‌ در بخش‌ کشاورزی‌ را می‌توان‌ به‌ سه‌ گروه‌طبقه‌بندی‌ کرد:
الف‌. اطلاعات‌ و دانش‌ فنی‌ که‌ شامل‌ اخبار و اطلاعات‌ و دانش‌ بکارگیری‌ روش‌ها وابزار در مراحل‌ مختلف‌ تولید است‌ و عموما برای‌ کاربران‌ و بهره‌برداران‌ زراعی‌ کاربرددارد;
ب‌. اطلاعات‌ مدیریتی‌، شامل‌ اطلاعات‌ مدیریتی‌، تصمیم‌سازی‌ و سیاست‌های‌ بخش‌ که‌برای‌ مدیران‌، مراکز دست‌اندرکار توسعه‌ و برنامه‌ریزی‌ دولتی‌ و خصوصی‌ کاربرد دارد; و
پ‌. اطلاعات‌ اقتصادی‌، که‌ مربوط به‌ امور بازرگانی‌ و تجاری‌ چون‌ قیمت‌ها، نوسان‌ها وروندهای‌ آن‌ها و صادرات‌ و واردات‌ است‌ که‌ برای‌ کاربران‌ زراعی‌، موسسه‌های‌ تجاری‌،واسطه‌ها و مصرف‌کنندگان‌ محصولات‌ کشاورزی‌ ارزشمند است‌.
کارآیی‌ تولید دانش‌ ناظر بر مواردی‌ چون‌ کیفیت‌ دانش‌ و اطلاعات‌ تولیدی‌، قابلیت‌ کاربردو سازماندهی‌ آن‌ها برای‌ کاربرد توسط مخاطبان‌ مختلف‌ (مخاطب‌مداری‌) است‌ و دانش‌ واطلاعات‌ مطلوب‌ در کشاورزی‌ نوعا قالب‌ و محتوای‌ مسئله‌ محور هستند که‌ به‌ معنی‌ محوریت‌مسائل‌ و مشکلات‌ واحد تولیدی‌ و تولیدکننده‌ است‌. کلیه‌ موارد فوق‌ می‌بایست‌ در فرآیند تولید و تبدیل‌ دانش‌ مورد نظر قرار گیرند و سازوکارها و مجموعه‌های‌ متولی‌ تولید وپردازش‌ دانش‌، نگرشی‌ تخصصی‌ نسبت‌ به‌ مقوله‌های‌ مذکور داشته‌ باشند.
2. دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ و دانش‌
نابرابری‌ در دسترسی‌ به‌ دانش‌ و اطلاعات‌ موجود حاکی‌ از عدم‌ رسانش‌ یکنواخت‌ وعادلانه‌ آن‌ها به‌ کلیه‌ صاحبان‌ منافع‌ است‌ و در مواردی‌ می‌توان‌ از نوعی‌ رانت‌ اطلاعاتی‌ سخن‌ گفت‌ که‌ به‌ ناموزونی‌ هرچه‌ بیش‌تر توسعه‌ کشاورزی‌ در اقشار یا مناطق‌ مختلف‌ دامن‌ می‌زند.
3. زیرساخت‌های‌ ارتباطی‌
وجود زیرساخت‌های‌ مخابراتی‌، شبکه‌ای‌ و پوشش‌های‌ رسانه‌ای‌ و نیز هزینه‌ کاربری‌ آن‌هابرای‌ جوامع‌ روستایی‌ و کشاورزی‌ یکی‌ از مسائلی‌ است‌ که‌ در سیاست‌گذاری‌ برای‌ ایجاد شبکه‌های‌ دانش‌ و اطلاعات‌ می‌بایست‌ مورد توجه‌ قرار گیرد. به‌ نظر می‌رسد که‌ بسیاری‌ از زیرساخت‌های‌ موجود در جهت‌ کاربرد بخش‌های‌ صنعت‌ و خدمات‌ طراحی‌ شده‌اند ولذامی‌بایست‌ در سیاست‌های‌ کلان‌ ملی‌ برای‌ زمینه‌سازی‌ ارتباطات‌ نواحی‌ روستایی‌ دورافتاده‌(مانند دسترسی‌ به‌ اینترنت‌) اقدامات‌ اساسی‌ صورت‌ گیرد.
4. رسانه‌ها، مجراها و روش‌های‌ رسانشی‌
این‌ موارد ناظر بر وجود یک‌ الگو و عزم‌ همگانی‌ از سوی‌ متولیان‌ رسانه‌ای‌ کشور وطراحان‌ محیطهای‌ مزبور در زمینه‌ توسعه‌ کشاورزی‌ و روستایی‌اند. جامعه‌ روستایی‌ وکشاورزی‌ (همانند سایر جوامع‌ بشری‌) دارای‌ الگوها، مجراها و سلسله‌مراتب‌ خاص‌ دریافت‌اطلاعات‌ است‌. بدون‌ شک‌، کارکرد و اثربخشی‌ رسانه‌ها در جوامع‌ مختلف‌ متفاوت‌ است‌ولذا در رسانش‌ اطلاعات‌ می‌بایست‌ این‌ تفاوت‌ها درنظر گرفته‌ شوند.
توسعه‌ نظام‌ دانش‌ و اطلاعات‌ کشاورزی‌
با توجه‌ به‌ موارد مطرح‌شده‌، نقش‌ و جایگاه‌ فن‌آوری‌های‌ ارتباطی‌ و اطلاعاتی‌ در توسعه‌نظام‌ دانش‌ از دیدگاه‌های‌ مختلف‌ قابل‌ بررسی‌ است‌. از آن‌جا که‌ تبادل‌ دانش‌ مهم‌ترین‌ فرآینددرونی‌ این‌ نظام‌ محسوب‌ می‌شود، فن‌آوری‌های‌ مذکور نیز جایگاه‌ کلیدی‌ در توسعه‌ آن‌دارند. مهم‌ترین‌ کاربردهای‌ فن‌آوری‌های‌ ارتباطات‌ و اطلاعات‌ در توسعه‌ کشاورزی‌ و روستایی‌ به‌ این‌ قرارند:
1. فن‌آوری‌های‌ ارتباطی‌ و اطلاعاتی‌ به‌عنوان‌ ابزار ارتقاء بهره‌وری‌ کشاورزی‌
این‌ فن‌آوری‌ها می‌توانند ابزاری‌ مهم‌ در توانمندسازی‌ افراد و جوامع‌ باشند و با افزایش‌تعامل‌ بین‌ افراد و جوامع‌ موجب‌ کسب‌ اطلاعات‌ ارزشمند توسط صاحبان‌ منافع‌ شوند و به‌ این‌ترتیب‌ کارایی‌ فعالیت‌ و بازدهی‌ آن‌ها افزایش‌ یابد. هم‌اکنون‌ به‌سبب‌ همین‌ تعامل‌ها، نوعی‌حالت‌ گذار از تمایل‌ به‌ داشتن‌ حداکثر اطلاعات‌ (نزد افراد و سازمان‌ها) به‌سوی‌ کسب‌ وکاربرد اطلاعات‌ درست‌ و به‌ موقع‌ مشاهده‌ می‌شود. فن‌آوری‌های‌ اطلاعاتی‌ می‌توانند افرادمحروم‌ و دور از دسترس‌ (کشاورزان‌ خرده‌پا، جوامع‌ روستایی‌ و حاشیه‌نشین‌های‌ شهری‌) رادر تمام‌ کشورها، اعم‌ از پیشرفته‌ و توسعه‌نیافته‌ ، به‌طور نسبتا یکسانی‌ تحت‌ پوشش‌ قرار دهند. به‌طورکلی‌ می‌توان‌ گفت‌ که‌ این‌ فن‌آوری‌ها می‌توانند توانمندی‌ مخاطبان‌ برنامه‌های ‌توسعه‌ را در چهار حیطه‌ بهبود بخشند:
الف‌. دسترسی‌ به‌ خدمات‌ پایه‌ (مانند آموزش‌، بهداشت‌);
ب‌ . بهبود مشارکت‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ (از طریق‌ تماس‌ و تعامل‌ بین‌ افراد و گروه‌ها درمناطق‌ مختلف‌)
پ‌. پشتیبانی‌ از فعالیت‌های‌ اقتصادی‌;
ت‌. بهبود دسترسی

دیدگاه ها


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید

همزمان با تأیید انتشار دیدگاه من، به من اطلاع داده شود.
* دیدگاه هایی كه حاوي توهين است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن دیدگاه های خود به صورت حروف لاتين (فينگليش) خودداري نماييد.