کاهش دان بعد از پیک تولید در مرغهای مادر گوشتی

  • تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
  • بازدید : ۱۴۵۲
کاهش دان بعد از پیک تولید در مرغهای مادر گوشتی
 مقدار مصرف غذا از اوج تولید تخم مرغ، تا انتهاى تخمگذارى:
وقتى که مرغهاى مادر گوشتى به اوج تولید خود مى‌رسند، بسیارى از پرورش دهندگان نیاز به تغییر جزئى در دان را احساس مى‌کنند، و چون ممکن است مرغها به اوج تولید بالاترى برسند، توجه کمى به وزنکشى مرغها در غالب یک برنامه منظم مى‌کنند. اهداف مدیریت در این زمان ابتدا رسیدن به اوج تولید و تخم مرغ قابل جوجه‌کشى بالا و سپس جلوگیرى از چاق شدن مرغها در این دوره است.
کاهش دان بعد از پیک تولید، یک امر بسیار مهم در داشتن بازده مطلوب تولیدى در مرغان مادر گوشتى به حساب مى‌آید. اغلب سردرگمى و نگرانى خاصى در مورد مقدار و روند کاهش خوراک بعد از پیک تولید وجود دارد، که جاى تعجب است. چرا که در واقع مى‌توان همان روشهاى اصولى انجام گرفته شده تا اوج تولید را، پس از این دوره هم ادامه داد. به این معنا که مرغها را پس از پیک هم، بر اساس تولید تخم مرغ ،وزن تخم مرغ، وزن بدن و مدت زمان مصرف خوراک، تغذیه نمود. مرغهاى مادر گوشتى در هنگام رسیدن به اوج تولید،یا قبل از آن به بلوغ جسمى مى‌رسند. در این زمان مرغها دیگر رشد نمى‌کنند و افزایش وزن آنها به صورت ذخیره چربى و افزایش حجم عضلات است. محدود کردن حجم ذخیره چربى از طریق تغییرات در مصرف دان، کلید به حداکثر رساندن تولید تخم مرغ وکیفیت تخم مرغ، بعد از پیک و جوجه درآورى به شمار مى‌آید. براى بعضى از پرورش دهندگان مرغ مادر، رسیدن به اوج تولید بالا مهمترین مسئله است. درست است که این موضوع اهمیت دارد، اما نه آنقدر که که ما با افزایش هرچه بیشتر دان، یا کم کردن روند کاهش دان بعد از پیک، آن را به دست بیاوریم. چرا که نهایتا" عوارضى مثل، افت بیش از اندازه تولید بعد از پیک، و ایجاد هزینه اضافى به علت بالاتررفتن انرژى نگهدارى مرغها را در پى خواهد داشت.
خوبست بدانیم، براى تولید 100 گرم چربى، حدودا"1040 کیلو کالرى انرژى مصرف مى‌شود، که معادل 365 گرم دان، با انرژى 2860 کیلوکالرى بر کیلوگرم است. به علاوه 2/11 کالرى انرژى روزانه، براى نگهدارى بافت اضافى چربى و فعالیت به مقدار پایه افزوده مى‌شود. در یک دوره تولید 40 هفته‌اى، حدود 1100 گرم دان اضافه، براى نگهدارى تنها 100 گرم بافت چربى، مورد نیاز است.
براى درک بیشتر اهمیت روند مناسب کاهش دان بعد از پیک تولید، بهتر است مرورى بر عوارضى که در اثر نامناسب بودن این پروسه بوجود مى‌آید، داشته باشیم:
1)کاهش میزان ذخیره اسپرم، به دلیل ذخیره سلولهاى چربى، در محل اتصال مهبل و رحم.
2)سلولهاى جربی موجود در رحم، با ترشح موادى، در روند پوسته سازى طبیعى اختلال ایجاد مى‌کنند.
3)همین مواد، بر اسپرم اثر کشندگى دارند.
4)مرغهاى سنگین، تمایل بیشترى به ایجاد تخم مرغهاى دو زرده دارند.
5)این مرغها، گرایش بیشترى به تخم گذارى در شب دارند.
6) مرغهاى سنگین، فاز هاى تخم گذارى کوتاه ترى دارند.
7)تولید تخم مرغهاى پوست نازک و لمبه، در مرغان سنگین بیشتر است.
8)مرگ و میر جنینى، در تخم مرغهاى حاصله از این مرغان بیشتر است.
9)روند تولید تخم مرغ در گله های سنگین ،با سرعت بیشترى کاهش مى‌یابد.
10)هزینه تولید، به ازاء هرجوجه بالا مى‌رود.
 اغلب پس از اوج تولید،مدت زمان مصرف خوراک٬ شروع به افزایش کرده٬ که خود نشانه‌اى از خوراک دهى بیش از حد مرغهاست . در این حالت مهمترین مسئله٬ پیشگیرى از سنگین شدن مرغهاست.در صورت عدم کاهش٬ در تخصیص مصرف خوراک بعد از اوج تولید، انرژى نسبتا" بیشترى صرف رشد مى‌شود. بنابر این پس از فرا رسیدن اوج تولید وزنى تخم مرغ (تعداد ×‌تخم مرغ)٬ شاید وزن بدن٬ مهمترین فراسنجه مورد استفاده در تنظیم تخصیص خوراک باشد. در هرحال٬ ذکر این نکته ضرورى است که٬ وجود کمى افزایش وزن در این دوره لازم است. کاهش وزن در این زمان٬ نشان دهنده عدم کافى بودن میزان خوراک است. تخصیص خوراک وکاهش میزان آن باید٬ بر اساس احتیاجات مرغ به رشد ، نگهدارى ، تولید تخم مرغ و فعالیت روزانه باشد. سهم هر یک از این نیازها به سن مرغ و دماى محیط بستگى دارد. براى پرورش دهندگان تعجب آور است که نیاز نگهدارى مهمترین عامل تعیین کننده احتیاجات مرغ مادر است . عوامل موثربعدى به ترتیب٬ تولید تخم مرغ، رشد و فعالیت است. در مورد احتیاجات پروتئین٬ تولید تخم مرغ و نگهدارى٬ دو عامل تاثیر گذار به شمار مى‌آیند. یک مرغ مادر گوشتى٬ در سن 55 هفتگى٬ در مقایسه با 32 هفتگى٬ به مقدار پروتئین وانرژى کمترى جهت تولید تخم مرغ نیاز دارد٬ زیرا درصد تولید٬ در این زمان کاهش پیدا کرده است (با وجود اینکه اندازه تخم مرغ بزرگتر مى‌شود)٬ ولى مرغ براى نگهدارى خود٬ به میزان بیشترى از این مواد احتیاج دارد. چون در طى این فاصله رشد کرده است.

احتیاجات روزانه مرغ مادر به انرژى و پروتئین طى هفته‌هاى 32و55
 
هفته 32
هفته 55
نوع نیاز به مواد مغذى
انرژى (کیلو کالرى)/هرپرنده/در روز
پروتئین (گرم)/هر پرنده/در روز
انرژى (کیلو کالرى)/هر پرنده/در روز
پروتئین (گرم)/هر پرنده/در روز
رشد
40
1
5
هیچ
تولید تخم مرغ
80
10
55
8
نگهدارى
300
10
320
11
فعالیت
50
هیچ
30
هیچ
کل
470
21
410
19


اگر همه چیز بر وفق مراد باشد، در سن 55 هفتگى میزان رشد، به طور معنى دارى کاهش یافته و نیاز مرغ به انرژى و پروتئین جهت رشد، شدیدا"تقلیل مى‌یابد.
براى کاهش دریافت میزان مواد مغذى بعد از پیک تولید، دو روش وجود دارد : یکى کاهش در میزان مواد مغذى جیره و تثبیت میزان دان است که مستلزم تغییر مداوم جیره است و این براى پرندگان تنش زا خواهد بود٬ و در شرایط تجاری توصیه نمی‌شود، و یکى کاهش مصرف خوراک٬ که در عمل ساده ترین و مطمئن‌ترین روش است.
چون بین گله‌هاى مختلف٬ با توجه به خصوصیات ذکر شده تفاوتهاى زیادى وجود دارد، لذا نمىتوان یک راهکار براى همه گله‌ها پیشنهاد کرد. در اغلب موارد٬ مقدار کاهش دان بین پیک و آخر دوره، به ندرت از سرانه70 تا80 کیلوکالرى در روز تجاوز مى‌کند. (حدود25گرم دان)
مثلا در گله‌اى که با 170 گرم دان به اوج تولید رسیده‌است، در مقایسه با گله‌اى که با 160 گرم دان به اوج تولید رسیده است٬ کاهش بیشترى را باید اعمال کرد.
قبل از اینکه به مبحث کاهش عملى مصرف خوراک بپردازیم٬ به‌جا است مفهوم اوج تولیدتشریح شود:
اغلب اوج تولید را براى بیان حداکثر تعداد تخم مرغ تولید شده به کار مى‌برند، در حالیکه از نقطه نظر تغذیه‌اى بیان حداکثر تولید وزنى تخم مرغ مناسب تر است. در اکثر سویه‌هاى مرغ مادر (شمار تخم مرغ ضربدر وزن)٬ حدو 4تا6 هفته بعد از اوج شمار تخم مرغهاى تولیدى٬ اتفاق مى‌افتد. به خاطر همین بعضى عقیده دارند به محض کاهش 1یا 2 درصدى تولید نباید فورا" دان را کاهش داد. بسیارى به سختى قبول مى‌کنند که در این زمان در صورت اعمال تغییر دان بایداین تغییر بسیار اندک باشد. محاسبه سهم تخم مرغ از کل مصرف خوراک فهم این جمله را آسانتر مى‌کند:
مثال:یک مرغ مادر گوشتى که یک تخم مرغ 65 گرمى تولید کرده٬ و 155 گرم خوراک با انرژى 2850 کیلو کالرى در کیلوگرم مصرف مى‌کند:
یک تخم مرغ 65 گرمى حدودا" 119 کیلو کالرى انرژى خام دارد.
این مقدار انرژى نیاز به مصرف 140 کیلو کالرى انرژى از طریق خورا ک دارد . بنا براین از 440 کیلو کالرى مصرف روزانه (155 گرم×2850کیلو کالرى در کیلوگرم) تنها 140 کیلو کالرى (32%)‌صرف تولید تخم مرغ شده‌است. مثلا با کاهش 3درصدى تولید از 79درصد به 76 درصد٬ احتیاجات انرژى تولید٬ تخم مرغ بدین صورت تغییر مى‌کند:
کیلوکالری140×3%=2/4 کیلو کالرى
بنابر این کاهش 3درصدى تولید٬ از 79%‌به 76% باعث تغییر نیاز٬ به میزان 2/4تقسیم بر 440 ضربدر 100 خواهد شد٬ که برابر با 1 درصد تغییر خوراک خواهد بود، که در 155 گرم مصرف روزانه مى‌شود 55/1 گرم
این روش محاسبه٬ دلیل قانع کننده‌اى براى لزوم احتیاط٬ در روند کاهش دان است .
لازم به ذکر است که: درمورد زمان دقیق کاهش دان٬ هنوز یک اتفاق نظر وجود ندارد. در زیر نمونه‌هایى که در منابع گوناگون بیان شده است، بیان مى‌گردد، تا بهتر این موضوع را درک کنیم.
به عقیده لیسون و سامرز: در اکثر گله‌ها٬ اوج نیاز به مواد مغذى براى تولید تخم مرغ٬ تا زمانیکه تولید به 79-80 درصد تقلیل مى‌یابد، یعنى تا حدود 39-40 هفتگى٬ ادامه دارد٬ و بعد از این زمان مى‌توان٬ به تدریج میزان خوراک مصرفى را کاهش داد.
در زیر یک مثال از روند کاهش دان بعد از پیک تولید٬ که توسط لیسون وسامرز پیشنهاد شده است را ارائه میکنیم :
(با فرض 175 گرم دان در پیک تولید و عدم تغییر در دماى محیط)

برنامه تخصیص خوراک بعد اوج تولید (لیسون وسامرز)
تولید تخم مرغ (درصد)
سن تقریبى به هفته
مصرف روزانه خوراک
80
39
175
79
40
174
78
41
174
77
42
172
76
43
172
74
45
170
70
50
165
65
55
160
60
60
155
55
65
150


کمپانى راس٬ در مورد گله‌هاى خود٬ چنین پیشنهاد مى‌کند :
در گله‌هاى پر تولید (پیک بالاى 85%)٬اولین کاهش دان٬ نباید قبل از 34 هفتگى اتفاق بیفتد ، وکاهش باید تدریجى٬ و هرگز نباید بیش از 2 گرم در هفته باشد. به طور کلى کاهش دان٬ به نحو ذیل خواهد بود:
قبل از 34 هفتگی=حفظ پیک دان
35تا50 هفتگی=کاهش تدریجى دان٬ تا سطح 412کیلوکالرى /مرغ/روز(معادل 150 گرم دان با انرژی2750 کیلوکالرى در روز)
پس از 50 هفتگی= حفظ سطح دان فوق
در صورتیکه گله از هر نظر مطابق استاندارد باشد، اولین کاهش تا 3 هفته بعد از پیک به تاخیر مى‌افتد .
(در راهنمای پرورش این شرکت٬ پیک تولید اینچنین توصیف شده است: پیک تولید زمانى است که: تولید تخم مرغ طى 5تا7 روز متوالى ثابت مى‌ماند.( این تعریف در مورد شمار تخم تولیدى صحت دارد٬ اما در مورد اوج وزنى تخم مرغ خیر)
در حالتى که گله هماهنگى پایین ،از نظر وزن در دوره پرورش ، هماهنگى کم در بلوغ جنسى، تاخیر در شروع تولید ، پیک تولید کم ، تمایل براى تولید تخم مرغهاى بزرگ و افزایش وزن بیش از حد در دوره ما قبل پیک وجد داشته باشد ، در این صورت باید٬ اولین کاهش دان٬ یک هفته بعد از پیک تولید اتفاق بیفتد. اصولا"کل کاهش انرژى تا پایان دوره حدود 70تا85 کیلوکالرى٬ به ازاء هر پرنده٬ در روز٬ خواهد بود ،که 50تا60 درصد این مقدار باید تا 40 هفتگى، و مابقى تا پایان دوره اعمال شود. ذکر این نکته ضرورى است که متناسب با انرژى، از مواد مغذى دیگر جیره هم باید کاسته شود. در مرحله 30تا40 هفتگى که کاهش قابل توجهى در دان اعمال میگردد، ارزیابى تغییرات وزن روزانه تخم مرغ و وزن هفتگى گله٬ اهمیت فوق‌العاده‌اى دارد.این مهم از طریق کاهش برنامه ریزى شده دان٬ مبتنى بر وضعیت گله صورت خواهد گرفت. روال کار باید طورى باشد که موارد زیر به طور عادى پایش شوند:
-وزن هفتگى بدن و تغییر هفتگى در حد 15تا20 گرم که طى یک دوره 3 تا4 هفته میانگین آن محاسبه میگردد.
-وزن متوسط روزانه تخم مرغ٬ و تغییرات آن٬ با توجه به اهداف تعیین شده.
-وضعیت فیزیکى پرنده٬ از جمله گوشت آورى و استحکام عضلات٬ میزان چاقى، پر و...
- تغییر در طول زمان مصرف دان.
کمپانى آربوراکرس در مورد گله‌هاى خود٬ چنین توصیه مى‌کند:
اگر پیک تولید از 79 درصد کمتر باشد:
1-مقدار دان را به اندازه 12 کیلو کالرى به ازاء هرپرنده در روز٬کم کنید.
2-یک هفته صبر کنید و دوباره 12 کیلو کالرى به ازاء هرپرنده در روز٬کم کنید.
3-یک هفته صبر کنید٬ و سپس هر هفته 1تا3 کیلو کالرى٬ به ازاء هرپرنده در روز٬کم کنید٬ تا زمانیکه دان مصرفى به 10%‌ کمتر از زمان پیک تولید برسد.
اگر پیک بین 80 تا 83 درصد است:
1- دان را به میزان 16 کیلو کالرى٬ در روز٬ به ازاء هر پرنده٬ کاهش دهید.
2- یک هفته صبرکنید و 6 کیلو کالرى٬ در روز٬ به ازاء هر پرنده٬ کاهش دهید.
3-یک هفته صبر کنید و سپس هر هفته 1تا3 کیلو کالرى٬ به ازاء هرپرنده٬ در روزکم کنید. تا زمانیکه دان مصرفى ٬به 10%‌ کمتر از زمان پیک تولید برسد.
اگر پیک تولید بیشتر از 84 درصد است:
*گله‌هاى پر تولید٬ تمایل بیشترى به از دست دادن وزن بدن دارند، و کاهش بیش از حد دان موجب افت تولید کرچى و پرریزى مى‌گردد.
1-زمان مصرف دان را به دقت کنترل نمایید و در صورت لزوم میزان دان را تغییر دهید.
2- میزان دان پیک را تا زمانیکه تولید به 83 در صد نرسیده است٬ کاهش ندهید و سپس هفته‌اى 5/2 کیلو کالرى٬ به ازاء هر پرنده٬ در روز٬ دان را کم کنید،تا به میزان 10% کمتر از دان پیک برسد .
*چنانچه دان مصرفى کم شود٬ و تولید تخم مرغ بیش از حد پیش بینى شده کاهش یابد، میزان دان را به حد قبلى برسانید٬ و تلاش کنید مصرف دان را طى 5تا7 روز دوباره کاهش دهید.
* مطمئن شوید به منظور جبران تغییرات دماى محیطى، تغییرات مناسبى در دان٬ اعمال کرده‌اید.
* زمان مصرف دان را کنترل کنید.
جان بریک استاد دانشگاه کارولینای شمالی٬ در مورد کاهش دان٬ بعد از پیک تولید٬ چنین نظری د ارد:
در اوج مصرف دان باید روزانه 470 کیلو کالری انرژی متابولیسمی، و 1350 میلیگرم لیزین٬ برای هر قطعه مرغ تامین گردد. مقدار دان مصرفی در اوج مصرف٬ بایستی با توجه به غلظت مواد مغذی اختصاص یابد .
به فرض جیره‌ای با مشخصات زیر داشته باشیم :
2850 کیلوکالری در کیلوگرم
16تا 5/16 درصد پروتئین
8/0 تا 83/0 درصد لیزین
6/0 تا62/0 درصد متیونین + سیستئین
7/2 تا 3/3 درصد کلسیم
41/0 تا 43/0 فسفر قابل جذب
1-اوج مصرف دان در 50% تولید
2-پس از اینکه میزان تولید 5 روز ثابت ماند٬ دان مصرفی به ازاء هر مرغ 3 گرم کاهش یابد.
3-یک هفته بعد 3 گرم دیگر٬ دان را کاهش دهید.
4-طی 3تا5 هفته آتی٬ هر هفته 2 گرم از دان روزانه٬ به ازاء هر مرغ٬ کم کنید.
5-طی هفته‌های بعد٬ هر هفته 1 گرم از دان مصرفی کم کنید.
*باید افزایش وزن و روند تولید را در نظر داشته باشیم.باید روزانه وزن تخم مرغ و درصد تولید را در نظر داشت. اگر کاهش غیر عادی در تولید مشاهده شد٬ به خصوص در مراحل 2و3 مقدار دان را افزایش داده٬ روند تولید را دوباره ارزیابی کنید . اگر طی 3 تا 6 هفته پس از اوج تولید ، روند افزایش وزن گله ، ادامه داشته باشد ، مقادیر کاهش دان در مراحل 2 و 3 باید به 4 تا 5 گرم در هر مرحله افزایش یابد . دوباره وضعیت را بررسی کنید٬ در صورتیکه افزایش وزن گله و روند تولید مطلوب باشد ، می‌توان این برنامه را در مورد گله‌های دیگر هم به کار برد. اما همواره٬ وضعیت گله را در نظر داشته باشید.
می‌توان این برنامه را با توجه به وضعیت محیطی تغییر داد. به این صورت که: در آب و هوای گرم٬ کاهش دان در مراحل 2 و 3 را 5 گرم٬ و در آب و هوای سرد 3 گرم٬ در نظر بگیرید . همینطور در گرما٬ کاهش دان٬ در مرحله 4 را 5 هفته٬ و در هوای سرد3 هفته٬ اعمال نمایید.
به طور معمول مقدار غذا در زمانیکه کاهشى در تولید تخم مرغ دیده مى‌شود ،کاهش مى‌یابد. تصور مى‌شود٬ قسمتى از این کاهش تولید٬ به کمتر شدن حساسیت پرنده به نور مربوط باشد(زمان روشنایى به اندازه‌اى نیست که پرنده را تحریک کند).همانطور که بیان شد٬ پرندگانى که داراى عضله سنگین هستند ، کاهش سریعترى در تولید تخم مرغ نشان مى‌دهند. هدف معمول در این دوره٬ انتظار براى مشاهده کاهش در تولید تخم مرغ٬ و سپس کاهش در مصرف غذاست. مشکلى که اینجا وجود دارد ، این است که٬ ممکن است پرنده داراى شرایط بدنى مناسب باشد(ذخیره بدنى کافى در اوج تولید)، که در این حالت تولید تخم مرغ به آهستگى افت مى‌کند، ومنتظر ماندن براى افت تولید، تاخیر در کاهش مقدار غذا را در پى خواهد داشت، و این مشکل را چند برابر خواهد کرد٬ و اگر سرعت کاهش غذا مناسب نباشد احتمالا" افتهاى شدیدى در تولید قابل انتظار است . برنامه مدیریتى دیگر پیش بینى زمان فرا رسیدن اوج تولید و کاهش میزان دان قبل از اینکه پرندگان شروع به کاهش تولید کنند است . این برنامه غذایى شامل ارتباط نزدیک با پرنده (وزنکشى‌هاى متوالى) و تجربه در مورد مقدار مصرف غذاست . در این برنامه پرندگان به صورت تئورى هرگز خیلى چاق نخواهند شد٬ و بنابر این بر مبناى پتانسیل ژنتیکى‌شان براى مدت طولانى ترى٬ تولید بالا انجام خواهند داد . برنامه‌هاى بى‌غذایى هرچند که در مواردى موفق بوده‌اند ، اما براى گله‌هایى که یکنواختى پایینى دارند، یا درگیر بیمارى خاصى هستند٬ به دلیل اضافه شدن تنش محدودیت غذایى توصیه نمى‌شود. استفاده از برنامه‌هاى تغذیه اضافى٬ در مورد پرندگان کوچک و گله‌هاى غیر یکنواخت مى‌تواند مفید باشد .
 به طور خلاصه بیان یک برنامه واحد مدیریتی درمورد کاهش دان، بعد از پیک مشکل به نظر مى‌رسد. سؤالاتى ممکن است با توجه به مشکلات گله٬ در انتهاى دوره مطرح شوند : آیا عملکرد ضعیف گله به دلیل ناکافى بودن کاهش اولیه دان بوده است ؟ آیا عملکرد ضعیف تخم گذارى٬ نتیجه‌اى از کاهش سریع مقدار غذا و رقابت پرندگان براى مصرف غذا بوده است؟ کلید مدیریت این دوره٬ داشتن نمونه‌هاى متوالی از وزن پرنده٬ براى نشان دادن تغییرات کوچک وزن بدن است .
حال با درک بهتر اهمیت کاهش دان بعد از پیک تولید٬ و فاکتورهای موثر در آن و غیر ممکن بودن اجرای یک برنامه واحد٬ برای تمام گله‌ها٬ می‌توان اینچنین نتیجه گرفت که زمان مناسب کاهش دان به:
وزن بدن و تغییر آن پس از آغاز مرحله تولید.
روند تولید روزانه تخم مرغ.
تغییر در طول زمان مصرف دان.
میانگین وزن روزانه تخم مرغ. و روندافزایش آن.
وضعیت سلامت گله.
دماى محیط.
ترکیب جیره از نظر انرژى و پروتئین و کیفیت آنها.
مقدار دان در حداکثر تولید (حداکثر انرژى مصرفى).
تاریخچه گله (از جمله در دوره پرورش و ما قبل پیک).
بستگی دارد ،که تصمیم گیری با توجه این عوامل، نیاز به تجربه و دقت و درک مناسب از وضعیت گله خواهد داشت.

دیدگاه ها


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید

همزمان با تأیید انتشار دیدگاه من، به من اطلاع داده شود.
* دیدگاه هایی كه حاوي توهين است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن دیدگاه های خود به صورت حروف لاتين (فينگليش) خودداري نماييد.